عزیزم بری اونجا در رفاه زندگی کنی بهتره یا تهران توی ان گرونی
همش فکرت کرایه خونه باش شوهرت بیکار نشه پوا اب ندادی پول برق ندادی پول گاز ندادی
قسط وام نمونه عقب مهمون بیاد هیچی تو یخچالت نیست
شوهرت خسته کوفته بیاد از سر کار نگاه کن اگه بمونی تهران چقدرررر باید سختی بکشی من کم تو فامیلم نداریم ک ب خاطر کار شوهرشون مجبور شدن برن یک شهر دیگه
تازه از قبل باهم توافق کردنی توی همین شهر باشن ولی نشد
ب آیندت فکر کن ن ب الانت یک سال بری همه چی برات عادی میشه
فقط کاش نمیزاشتی خواهرت تو زندگیت جلوی خانواده شوهرت دخالت کنه ک راه دست اونا هم برای دخالت باز بشه
بنظرم برو ب همسرت پیام بده ک میتونی بری توی شهرشون زندگی کنی
تا زمانی ک دست بالتون باز شه و بتونی بیای تهران دوباره
کسیو میشناسم بخاطر کار شوهرش مجبوره سالی ی بار بره ی شهر دیگه
یا ماهی دو روز شوهرشو میبینه
باید بتونی تو فقط بفکر خودت هستی البته ببخشید حرفا بهت رک میزنم