شوهرم از ظهر رفت بیرون وگفت کار داره و تا ۵ و نیم زنگ نزد من بهش رنگ زدم گفت نیم ساعت دیگه میام ، ۶و نیم دوباره زنگ زدم گفت الان میان و منم گفتم خب ماهم آدمیم پوسیدیم توخونه.
بعد بهش گفتن کجا بودی راست بگو اول گفت سرکار بودم و یخ کردم و این چه حرفیه میزنی و بعدش که یرصورتش رو شست گفت رفتیم نیم ساعت باغ دوستم......
بعد من خیلی ناراحت شدم گفتممن تا پارکینگم میرم به تو نیگم چرا قبلش نگفتی....
حق دارم یا نه؟
چیکار کنم بار آخرش بشه؟
حالا هم رفت خوابید...