یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان نداشت
آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان نداشت
آنکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
آنکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
آنکه در ااموال دنیا قهر بود ایمان نداشت
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان نداشت
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
دشت باور داشت گرگی در میان گله بود
گله باور داشت اما من نمیدانم چرا باور سگ چوپان نداشت