عموی شوهرم کروناگرفته بود خودشم ۵۰سالشه پسرش ۲۰سالشه ومجرده .اولش فک کردن سرماخوردگی دیربردن بیمارستان کل ریش درگیرشده ازدیروز رفته بود کماامروز صب فوت کرد😞جاریم وبرادرشوهرم چندروزه درگیر شدن اکسیژن اوردن تو خونشون باهم توی ساختمونیم .شوهرمم برادرشو میبره دکترو بیمارستان وخریداشو میکنه .منم از ترسم با دوتا بچه هام اومدم سربار خونه ی مادرم شدم خیلی میترسم شوهرمم درگیرکرونا بشه چون الانم بیمارستانی کرونایی پیش عموشه اگه اتفاقی بیفته بچه هام میمونن الانم دارم باگریه مینویسم .این چه آتیشی بود خدا😢😥