ببین من یه مدت خیلی رفته بودم تو کَفِ جن و این چیزا
و به صورت خیلی حرفه ای دنبال میکردم احضار جن رو
و کلی کار کردم دوست ندارم اینجا توضیح بدم چون بد آموزی داره
اما کارم به جایی کشید که هر لحظه و هر ثانیه دیگه
حضورشون رو حس میکردم
انقدر نشانه هاشون زیاد شده بود
که داشتم خل میشدم
منم که آدم نترسی بودم و دل شیر داشتم انقدر وجودشون رو تو رندگیم احساس میکردم تبدیل شده بودم به یه آدم ترسو
که حتی روز روشنم نمیتونستم تکی خونه بمونم
خلاصه با کلی زحمت و ریاضت خودمو به حالت اول برگردوندم
و دیگه پی این داستانا واسه همیشه نرفتم
تا مرز خل شدن ممکنه آدم پیش بره