2777
2789
عنوان

هر کی بچه داره بیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 716 بازدید | 83 پست
فقط خونه مادرا

مراقب باشید

ما هم همین فقط خونه پدرمادرها رفتیم

الان سه هفته هست پدرشوهرم کرونا گرفتن و فوت کردن

پدر خودم هم همزمان با پدرشوهرم کرونای شدید گرفت به حدی که توان تکلم و حرکت نداشت و هزیون میگفت

شوهرم و خودم هم گرفتیم

کرونا نمیگه خانواده نزدیکید

ما دیگه رفت امد و قطع کردیم فعلا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

محبته دیگه..کسی بهش نمیگه دست نزن..نکن...بشین...شلوغ نکن...اتفاقا این کارا رو میکنه واونا کیف میکنن ...

چیکار کنم کلا دوس داره بره اینور اونور بمونه بازی کنه دنبال بچه هاس فقط دوس داشتم مستقلتر باشه

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤

ببین اسی سخت نگیر

یه مدت اصلا مخالفت نکن. اون الان بهمن گفتن تو عادت کرده. یه مدت با لبخند بهش بگو چرا که نه میتونی بمونی

بزار خاطره خوش بسازه

تو هم باهاش کودکی کن . چیزها و کارهایی که دوست داره رو رو فراهم کن تا خودش بخواد بیاد 

شایدم یه روز بشه بین همه زنهای این شهر.....تو رو ببینم و آروم بگیره این دل تنگ....

خب بزار بمونه... هم. خودت ی نفسی میکشی... هم اون بچه بهش خوش میگذره... والا من بچه بودم عیدا که از اول عید تا سیزده بدر خونه مامان بزرگم بودم.. خونواده میومدن سر میزدن و میرفتن من همچنان بودم😂تابستونام ک نصف بیشترش رو اونجا بودم... الانم. واقعا برام خاطره شده

منم همینطور میخوام از فردا خیلی بیشتر براش وقت بزارم اگه خدا بخواد

والا نمیشه اونا میخوان ۲۴ ساعته بازی کنیم باهاشون

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤
خب بزار بمونه... هم. خودت ی نفسی میکشی... هم اون بچه بهش خوش میگذره... والا من بچه بودم عیدا که از ا ...

دلم براش تنگ شده😥😥😥

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤

چ جالب دقیقا همین امروز این اتفاق واسه من افتاد، ساعت 2ظهر دخترم رفت پایین خونه مامان جونش تا غروب نیومد بالا، تازه وقتی هم اومد بالا مامان جونشو با خودش آورد، ی راس رفت تو اتاقش درو بست به من گفت مامان لطفا نیا تو میخام با مامان جون بازی کنم. تا ساعت ده اینا با هزار بهانه مادرشوهرم تونست بپیچه بره خونش. بعدشم دخترم کلی گریه کرد براش، اول ناراحت شدم تو دلم گفتم نکنه منو دوس نداره ولی خب منطقی بخایم فکر کنیم بچه ن دیگه دلشون تنوع میخاد. تازه خونه مامانم میریم که بدتره، بزور میاد خونه. 

ناراحت نباش بزار بچگیشو بکنه اینا واسش میشه خاطرات شیرین کودکیش 

❤️ایمان دارم که تو هوامو داری خدای مهربونم❤️     🤩🤩مامان نیکی خانم و نیلا خانم هستم🤩🤩            💖💖 خدا جوووونم خودت مراقب همسر و دخترای نازم باش آخه من عاشقشونم 💖💖
مهد و.مدرسه که بماند  اما.مادر بزرگ و.پدربزرگ داشتن و.محبتشون رو حس کردند یکچیز دیگه اس

درسته اما آخه ۴ روزه نامرد نمیکنه زنگ بزنه بهمون

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤
چ جالب دقیقا همین امروز این اتفاق واسه من افتاد، ساعت 2ظهر دخترم رفت پایین خونه مامان جونش تا غروب ن ...

چه میدونم شاید من حساس شدم دلمم براش تنگ شده نمیکنه یه زنگ بزنه باهامون حرف بزنه

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤
تو هم باهاش شب بمون اونجا یه بار کم کم عادت کنه با تو بمونه

زیاد موندیم اونجا به خاطر کار شوهرم اونم که عروسیش میشه همیشه به زور میاوردمش دیگه این دفعه به زور مونده

لطفا برای حل مشکل ازدواج خواهرم یه یا الله بگید❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792