نوزاد

میتونی عزیزم نگران نباش

از شوهرت هم کمک بگیر

نگران نباش عزیزم خدابهت قوت میده شک نکن ...من ١٣ روزگی خودم پسرمو بردم حموم الان ٧ ماهشه بخاطر کرونا همیشه تنها بودم

برمیای گلم 

فقط حواست باشه شب ب بچه شیر میدی ... سینت نیفته روش

ب شوهرتم بگو کمک دستت باشه .  

پسر منم 5 ماهشه 

غریبم اینجا 

گاهی از ته دل مامانمو صدا میزدم ک بیاد کمکم

درضمن روی تمیزی خونه وسواس نداشته باش 

نامرتب بود اهمیت نداره

نگران نباش عزیزم انشالله خیلی راحت تر از این 10 روز میگذرونی. منم دقیقا روز 11 پسرم اومدم خونه م. شاید باورت نشه. 10 روزی که خونه بابام بودم شب تا صبح نخوابید این بچه. دقیقا از شبی که اومدم خونه خودم شب تا صبح بی صدا گرفت خوابید. فقط پا میشد شیر می‌خورد دوباره می‌خوابید. 

آخی عزیزم چ حس قشنگی

ان شاءالله خدا کمکت میکنه نگران نباش

دورت بگردم 

من البته از اول مستقل بودم و تو کارا کمک از مادرشوهر نگرفتم 

بعضی موقع کلافه میشی و خسته ..  طبیعیه 

ولی بذار ی ذره بزرگتر شه ... ی لبخندش می ارزه ب همه چی

گلم قدم نو رسیده مبارک.فقد تا میتونی کم بغلش کن تا بغلی نباش و عادتش بده سر ساعت ۱۱یا ده و نیم خاموشی تا برای همیشه همون ساعت میخوابه.هر روز رازیانه با نبات داغ بخور تا هم شیرت زیاد بشه و هم نفخ غذا رو بگیره.نمیخواد به حرف پرستارها هم گوش کنی هر دو ساعت یه بار بچه رو بیدار کنی و شیر بدی، هر وقت گشنش بشه خودش پا میشه.بخدا دختر برادر شوهرم.اینقد تپل بود دنیا اومد.اومد به حرف پرستارا گوش کرد.بچه ی بدبخت نه خواب خوبی داش نه وزن خوبی.هنوزم که۷سالش شده هر مریضی میاد اون اولین نفر.از بس وزنش زیر خط سلامت و لاغر.بخدا من این دو سه تا اصل رو رعایت کردم بچهام اینقد اروم بودن.الان چون دوسش داری برات تازگی داره.بعدا خدای ناکرده پشیمون میشی.چون میگی تنهام بغلی نشه

غصه نخور منم توغربت بودم توحداقل یه خواهرشوهر داری درمواقع ضروری زنگ  میزنی بیاد من اونم نداشتم فقط به خودت بگو من میتونم وبایدازپسش بربیام.