البته خودمم عادت خوابی دارم. خیلی ورجه وورجه میکنم. هیشکی کنار من نمیخوابه. تا صبح این قدر با زانو میزنم به پا و شکم همسرم، از خواب بیدار میشه ولی دوباره خوابش میبره.
یه بار که بیدار بودش و به سقف زل زده بود و غرق فکر بود، یه سایهای رو صورتش میفته تا واکنش نشون بده کف دستم میخوره تو صورتش. حالا فکر میکنه من باهاش شوخی کردم کوبیدم تو صورتش ولی غرق خواب بودم و اصلا نفهمیدم.