سللم بیتا جان
حرف کار شد باز داغ دلم تازه شد
خانواده همسر من فقط کسی واسشون ارزش داره که واسشون کار کنه و براشون مفید باشه
من به اشتباه چند سال تلاش کردم و همه چی شد وظیفه و علاوه بر اون چون مورد قبول واقع شدم خواهر شوهر و مادر شوهرم تمام تلاششکن رو واسه تخریب من میکنن
حتی تخریب خانوادم
خیلی ضربه ها بهم زدن
اما من اونقد دعا کردم تا بالاخره خدا من رو با تایپیک های بانو آشتا کرد
دارم رو خودم کار میکنم
اما مسله کار کردن تقریبا هیچ راهی ندارم
و این واسم خیلی سخته که همگی بشینن و من کار کنم
مخصوصا پذیرایی که واسم عذابه
و از همه بدتر مادر شوهرم که بشدت دستور میده
پاشو جایی بیار پاشو جمع کن
چند ساله دنبال راه حل هستم تا دیگه بهم دستور نده اما هیچ راهی نه پیدا کردم و نه اثری دیدم
مگه فقط تو منو نباشم و ازش فرار کنم
که اونم بی تاثیر هست
چون اصلا از جاش بلند نمیشه و پدر شوهرم با ناراحتی و چشم غره به من جایی رو پخش میکنه
حاضرم 14 تا آیت الکرسی بخونم واسه کسی که راهکاری بهم بده که نجات پیدا کنم از دستور هاش
حتی اگه کار هم کنم باز اون نشسته و من و پدر شوهرم کار میکنیم و مادر شوهرم و دخترش میشینن
حتی نمیشه بهشون گفت بیاید کمک فوری بهشون برمیخوره و یا جواب میدن یا قهر میکنن یا خودشون رو به نشنیدن مبزنن
هیچ راهی هم پیدا نمیکنم چون مطلق تکون نمیخورن