کلا منو اون زیاد بهم زنگ نمی‌زنیم قبول دارم
ولی من چند روز پیش که اونجا بودم بهش پی ام دادن که شنبه همو ببینیم ولی دیروز که بهش گفتم گفت نه عزیزم تهران نیسم اومدم اردبیل ..... منم واقعا عصبی شدم باهاش تموم کردم کلا بی غیر از این خیلی رفتارهای بدی داره باید قبل از اینکه می‌رفت به من میگفتم
میدونم مثل سگ میاد التماس میکنه ولی واقعا خسته شدم تو این ده ماه که باهمیم واقعا آرامش نداشتم
این‌نشد یکی‌دیگه
دوس پسراتونو ول کنید قبل اینکه اونا ولتون کنن
وقتی آرامش نداری برای چی ادامه دادی باهاش
مطمن هسی مجرده؟
گور بابای قبلیا پیش به سوی بعدیا
چطور توی ی هفته بهت زنگ نزد🙄😐
مگه تو شوهر نداشتی؟؟؟؟
الان چکاری از دستم برمیاد؟
با اجازه استارتر
دوستان چند لحظه بیاین تاپیک اخرم لطفا😓😔
به کمکتون نیاز دارم
هیچ چیز بالاتر از آرامش نیست
کسی که آرامشتو به هم برنه بهتره تو رندگیت نباشه حالا چه دوست پسرت باشه چه دوستت چه شوهرت و ...
شاید از مامانش میترسه😂
خب اینکه دوستی نیس
تو‌رو‌گذاشته زاپاس
