2777
2789
عنوان

تورابطه باهمسرم گیج شدم.

| مشاهده متن کامل بحث + 421 بازدید | 27 پست
شاید راضیه از زندگیش یا نمیخاد چیزی بگه ناراحتت کنه

میگه راضیم...ولی نمیدونم ته زلم یه چیزی وول میزنه...

حتی رتبطخ جنسیم...خوبه داریم..ولی اهل تعریف کردن نیست..بگه. چخوبی اینا...سرد شدم خودم یکم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ن محدود نکرده...اصلا نیست اینطوری...ولی همین م هیج وقت هیجی نمیگه ع'ابم میده

شاید بلد نیست از احساسش بگه .شایدم میترسه بگه و تو ناراحت بشی یا واکنش بدی نشون بدی 

تو ویترین باش با ی متر خاک ،اما تستر بهترین برند نباش !!
پس مشکلت چیه؟

خودم غصه م میشه...میدونی ...اینا خونوواشون خیلی زیادی پیش همن...تو زندگی همن...بعد..ما ن..در حدی ک داداشش م+لا با خاله هاش وپسرخاله هاش واقوام اینجوری شدیدرفت وامدین...ولی ما سر یه سری مسایل خاله هاش تاحالانیومدن خونمون...ببخشی فضولن خیلی...البته من ماریشون ندترم..ولی چون از اول پیش زمینه شون بدبوده ازم ..کلا منونمیخاستن...عروساشون همه انتخاب بزرگترابوده...من نه...بعدم اونا هرچی بزرگنرابگن همونه...خب من نیستم بی احترامی نه ...ولی خب نمیتونم ببینم سرهرچیزم اظهار نظرکنن...مثلا اسم بچم

پس مشکلت چیه؟

دوست داشتم با همه خوب میبودم..ولی هرکارمیکنم نمیشه.وقتی خوبم سواستفاده میکنن...وقتی بی تفاوتم میگن محلمون نمیده...مث خوشون رفتارمیکنم بازم. میگن این قده..غرور داره...و...خب من چکارکنم...این مسله ها بیشتر اذیتم میکنه...همش میگن بیچاره شوهر فلانی...همش میگن تو نبودی ماخوب بودیم...درحالی ماش خودشونم میدیدن...نمیدونم بخدا...

بخدا صدبارگفتم بگو...حتی اگربحثمون بشه بهتره تااینجوری ..بازم نمیگه..

میدونم عزیزم کاملا درکت میکنم چون شوهر منم تقریبا چنین اخلاقی داره اولاش خیلی ناراحت عصبی میشدم که خودش یچیزایی گفت اروم شدم .این اخلاقا همه بنظرم ریشه در کودکی داره ازادی حرف زدن یا ابراز احساس نداشتن 

تو ویترین باش با ی متر خاک ،اما تستر بهترین برند نباش !!
میدونم عزیزم کاملا درکت میکنم چون شوهر منم تقریبا چنین اخلاقی داره اولاش خیلی ناراحت عصبی میشدم که خ ...

اره اینم بچگیش بد گذشته..با بابای مستبد.ک اگر میزاشتم همچنان میخاستن ادامع بدن

دوست داشتم با همه خوب میبودم..ولی هرکارمیکنم نمیشه.وقتی خوبم سواستفاده میکنن...وقتی بی تفاوتم میگن م ...

اوه اصن ب حرفشون توجه نکن مغرور باش..با شوهرتم بشین درست حرف بزن بگو از من چی میخای و اینا اگ بازم نگفت باهاش قهر کن😐

اوه اصن ب حرفشون توجه نکن مغرور باش..با شوهرتم بشین درست حرف بزن بگو از من چی میخای و اینا اگ بازم ن ...

قهر نه بابا...مشکل اینه دیگه شوقی واسه حرف زدن...تا نیگم همش میگه باز چی شده...یا یجوری ک انگار چیزی نیست و من خساسم الکی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز