دختر خاله مامانم 5 ماه بود و همه چی اوکی خواب دید یه مار بزرگ سیاه اومد پهلوشو نیش زد
بیدار شد رفتن بیمارستان
گفتن بچه ایست قلبی کرده و تمام
ولی بعدش زود حامله شد و الان یه دخمر خوشگل داره
انشالله زوده زود نی نی دار میشی با سلامتی 🤩
من بچه نوزاده سه ماهه دارم یکماه پیش صبح خودمو نی نیم تنهابودیم من معمولا وقتی تنهام نمیخوابم تا هوا روشن بشه چون هرموقع میخوابم کابوس وحشتناک میبینم!!!خب بریم سر ماجرا دم صبح خوابم میبره میبینم به نی نیم پستونکو میدم وباحالت التماس و بچگانه میگه مامان میشه نخولمش من ازشدت هیجان بلند میشم ازراه پله میرم تانصف پایین مادرشوهرمو صدامیزنم میگم مامان دخترم داره حرف میزنه ویهو دخترم از راه پله داشت میومد پایین مثه دورازجونش جن زده هاکه یکیو هدایت میکننومن پابه فرارگذاشتم وحشتناک ترین خوابم بود یه نکته اینکه شوهرم دم صبح میخواست بره جایی کارداشت باخونوادش ودقیقا همون حرفاورفتنشم موقع بیدارکردنم برارفتنش دیدم پوووف
میفهمم عزیزم
به خدا هر کی از مشکلاتش میگه انگار داره از مشکلات ناراحتی‌های من میگه
من با همه بدبختی یه خاطره دارم
امیدوارم زندگی‌امون به حق همین شب از ابن به بد واقعا زیبا و خیر خوش باشه که برامون هزار برابر جبران بشه
پارسال بعدازظهر بود خواب دیدم یه گردباد از درخونه بابام وارد خونه شد از سقف رفت بیرون.ماهم تو هال بود از بالای سرمون گذشت بهمون برنخورد. چند روز بعدش مغازه وماشین داداشم آتیش گرفت دقیقا همون دود بود😭😭😭😭
خیلی چیزا رو از قبل میدونم که اتفاق میافته.ولی جرآت ندارم جایی حرف بزنم درباره ش
منم خواب حضرت عباسو دیدم فقط اینو تو ذهنم میدونستم که حضرت عباسه دیدم بالای کوهی گیر افتادم حضرت عباس پایین کوه سوار اسب بود من ازش کمک خواستم اسبشو فرستاد با اسب اومدم پایین وقتی بیدار شدم خیلی حس خوبی داشتم
