مامانم دیشب تب و لرز کرده امروز میگفت بهترم ولی اینطور به نطر نمیرسید میگم برو دکتر تست بده نمیره میگه بهترم من و خواهرم شهرستانیم دوریم داداشم و خانم و بچه هاش از وقتی از ازونور اومدن خونه مامانم تلپن خانمش خیلی بی معرفت و بی چشم و رو هست ( بخوام بگم گریتون میگیره) الانم دیده مامانم مریضه پا شده رفته خونه مامانش بچه هاشو داداشمم خونه پیش مامانمن داداشم انگاری کره کوره هیچی نمیگه بهش لااقل بیا بچه هات جمع کن خواهر زادم اونجاست میگه رفتم دیدن مامانبزرگ رنگ و حالی نداشته . البته تقصیر مامانمم هست که هر بلایی داداشم و زنش سرش اوردن ولی اون دو برابر تعارفشون میکنه وقتی مامان خودمو میبینم تعجب میکنم میگین مادرشوهرمون اذیتمون میکنه ... ال بله
خیلی ناراحت مامانمم از غصه خوابم نمیبره چیکار کنم؟