سلام بچه ها.آبجیم الان تقریبا ی ساله عقد کرده.۱۷سالشه خوشکله و چون نامزدش اقوامه وموقعیت شغلیش خوب بود قبول کردیم.الان فهمیدیم یه اخلاقای بدی داره.مثلا گیر میده واسه طرز لباس پوشیدن.بپه ها ما خونوادمون تعصبی ان خصوصا بابام.ولی خب موقعیت جامعه فرق کرده و ما قطعا لباسایی میپوشیم ک در خور خونوادمون باشه وگرن داداشم و بابام خیلی گیر میدن.ابجیم ارایش نمیکنه وگرن مطمعنم واس همینم گیر میداد.دوم اینکه کوچکترین چیزی ک میخره واس آبجیم بعدش میفهمیم خونوادشم خبر دارن.انگار اصن تابع باباشه.چن بارم بحث شده سر همین،و اونم قبول کرده اشتباهشو ولی بازم ب گوشمون رسیده ک همون آش و همون کاسه.بعد مثلا گیر میده واسه رفتن ب خونه رفیق.ی چی دیگه ک هم خودش هم باباش میگن زن باید تابع حرف مرد باشه.جر و بحث چندد بار داشتن گ داداشم میگف فقط طلاق و باز با پادرمیونیباباش اینا درست میشد.اما ایندفه واقعا خیلی حرفای بدی،زده مثللا صداشو میبره بالا ب مامانم گفته مننن مییرم هروقت دخترتون درست شد زنگ بزنید بیام یا اینکه گفته من ک مونده نیستم،برید ی دوماد بگیرید ک خوب باشه مگه من چیکار دخترتون کردم
کلا خیلی مسئله ها
از طرفی هم حالا نشسته ب گریه و زاری ک غلط کردم البته هردفه همینجوره.آبجیمم میگه دلم میسوزه واسشو طلاق زشته و این حرفا ولی کلا خونواده ها دیگه از هم خوششون نمیاد
ب نظرتون طلاق بهترین راهه؟؟؟؟؟؟
البته من از اولم با این ازدواج مخالف بودم چون میدونستم اخلاقشون ب ما نمیخوره
(همشو نوشتم ک هی نگین بچکککون)
خب الان نظرتون چیه