من با یه نفر دوست شدم اولش گفت قصد ازدواج ندارم و منهم قبول کردم و با خودم گفتم دلشو بدست میارم زبون میریزم میرسم بهش ولی عکسش اتفاق افتاد..ببخشید حرفای ج ن س ی میزدو آخرش که میخواستیم بریم سر قرار گفت تو پاکی و من نمیتونم بهت دست بزنم بعد اونهمه حرف و وابستگی..دارم میمیرم چجوری فراموشش کنم؟دوستان توروخدا کمکم کنید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.