2777
2789
عنوان

شکاک بودن

612 بازدید | 22 پست

سلام،من دو ماهه عروسی کردوچهار ماه عقد بودم،تو دوران نامزدی متوجه شدم همسرم راجب قضیه نامزدی قبلی اش بهم حقیقتو نگفته وعقد بوده وطلاق گرفته اما خودش میگفت چون ما رابطه نداشتیم گفتم نامزد بودیم،من اون موقع وقتی با تلاش هاش ومشاوره هایی که رفتیم باز قبولش کردم اما مدام گوشیشو چک میکردم تا متوجه پیاماش به دختری شدم که خودش گفت قصد ازدواج داشتیم وحتی خاستگاری رفتیم اما پدرم قبول نکرد،بعد متوجه پیاماش به حسابدارش شدم که دردو دل میکرده باهاش وقتی بهش گفتم گفت ادم اشتباه میکنه وتوبه میکنه ومن پشیمان شدم از این کار با این حال من گفتم باید حسابدارشو رد کنه که بره وخودم حسابداری یادمیگیرم کاراشو میکنم اونم قبول کرد ومنو برد پیش خانمه وحسابداری تا حدودی یادگرفتم و حسابدارشو مرخص کرد،حالا بعداین قضایا دیگه ازش چیزی ندیدم ولی گاهی شک میکنم،میخواستم بدونم شکم ممکنه درست باشه؟با این که همسرمن دائم یا پیشمه یا سربازه پادگانه اونجا کلا وقت نداره با گوشی پیام بده یا بیرون بره یا سرکاره که سرکارم میدونم نمیتونه رها کنه چون ما قسط وخرجی زیاد داریم کار نکنه نمی  رسیم

خیلیا هستن بعد ازدواج گذشتشونو کنار میذارن و ب همسرشون متعهد میشن، ولی بنظرم صددرصد ازش غافل نشو دورادور چکش کن

چون راجع ب عقد قبلیشم بهت دروغ گفته، قضیه ی ب این مهمی رو نباید مخفی میکرد

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اینم بگم که من وهمسرم الان زندگیمون خوبه،همسرم به من خیلی توجه میکنه وحتی وقتایی که از سرکار یا پادگان میاد خونه بازم برام انرژی میزاره،سربازی رفتنشم شرط ازدواجمون بود که بخاطر من قبول کرد بره.

شک این روزهامم بیش تر بخاطر اینه که بعد نه روز رابطه نداشتن بخاطر پ ر یو دیم روز یکی مانده به اخر وقتی پیشش خوابیده بودن اصلا تحریک نشد وحتی التش کوچیک تر از روز های دیگه بود،بهشم که گفتم گفت بخاطر عصبانیت هست،چون همان شب رفت تو اتاق درو بست با یه نفر حر وبحث کرد که از بعضی از حرفاش متوجه شدم که درباره یکی از مشتریاست که پولشو نیوورده بده

اما گاهی اروم حرف میزد من نشنوم

عزیزم‌ شما زندگیتو بر پایه اعتماد بزار.نزار شک بیفته تو جونت.

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 

عجب ادم اشتباه میکنه توبه میکنه !همین اشتباهو اگه شما کرده بودی الان سرت رو سینه ت بود 😶

خانم هستم 🍁خوب بودن  و بدبودن  فقط برچسبیه که ادما روت میزنن بر اساس میزان نفعی که براشون داری. 🌸🌸(خطاب به یه عده اگه اهل دعوا و عقده گشایی هستی سرت به سنگ خورد چون من جواب نمیدم بگرد دنبال یه قربانیه دیگه خدا نگهدار 😛)

دختر دوست داشتنی،شما درست میگید،همسر منم ادم مذهبی ومتعهدی هست،اهل نماز وروزست،با خودش که حرف میزنم خودش میگه من این کارو نمیکنم چون خودمو میذارم جای همسر یا پدر وبرادر اون خانم،میگه خودمم خواهروهمسردارم،به نظرم حرفاش صادقانه میاد

ببخشید من یه سوال دیگه هم داشتم راجب این که همسر من گرم مزاجه اما بعد هشت روز رابطه نداشتن اصلا ن ع و ظ نشد البته اون روز گفت بخاطر عصبانیت وناراحتیه،ایا واقعا راست گفته عصبانیت وناراحتی تا این حد موثره؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792