اینم بگم که من وهمسرم الان زندگیمون خوبه،همسرم به من خیلی توجه میکنه وحتی وقتایی که از سرکار یا پادگان میاد خونه بازم برام انرژی میزاره،سربازی رفتنشم شرط ازدواجمون بود که بخاطر من قبول کرد بره.
شک این روزهامم بیش تر بخاطر اینه که بعد نه روز رابطه نداشتن بخاطر پ ر یو دیم روز یکی مانده به اخر وقتی پیشش خوابیده بودن اصلا تحریک نشد وحتی التش کوچیک تر از روز های دیگه بود،بهشم که گفتم گفت بخاطر عصبانیت هست،چون همان شب رفت تو اتاق درو بست با یه نفر حر وبحث کرد که از بعضی از حرفاش متوجه شدم که درباره یکی از مشتریاست که پولشو نیوورده بده
اما گاهی اروم حرف میزد من نشنوم