بعد از خنک شدن دیدم آبش خیلی غلیظ نیست دوباره باید بجوشونم؟ خراب نمیشه چون آبلیمو اضافه کردم بهش
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه چیزیش نمیشه بذار یکم بپزه، منم اتفاقا چندروز پیش درست کردم همینطور شد دوباره پختمش اللن سر و مر گنده تو یخچاله انقدم خوشمزه شده😁
بالاخره جمع سه نفره ما، چهارنفره شد... نورای عزیزم بدنیا اومد😍 لئا و نورا فرشته های زندگیم💚👸👱♀️.... اپدیت جدید امضام ما پنج نفره شدیم و یه گل پسر به جمعمون اضافه شده... درهرصورت همگیشون فرشته های زندگی منن ، خدایا پشت و پناه تمام بچه ها باش💋
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
نه چیزیش نمیشه بذار یکم بپزه، منم اتفاقا چندروز پیش درست کردم همینطور شد دوباره پختمش اللن سر و مر گ ...
اخه آبلیمو ریختم. من برای دو کیلو به دو قاشق آبلیمو بعد از خاموش کردنش ریختم. بسه؟
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
اخه آبلیمو ریختم. من برای دو کیلو به دو قاشق آبلیمو بعد از خاموش کردنش ریختم. بسه؟
من دوقاشق برای یک کیلو میریزم😬 البته مهم نیست همونقدر ک ریختی هم خوبه... عزیزم براچی باید اشکال داشته باشه؟ مگه شما توی غذاتون آبلیمو نمیریزید و نمیجوشه؟ اینم همونه دیگه... من درحین جوشیدن آبلیمو میریزم همیشه
بالاخره جمع سه نفره ما، چهارنفره شد... نورای عزیزم بدنیا اومد😍 لئا و نورا فرشته های زندگیم💚👸👱♀️.... اپدیت جدید امضام ما پنج نفره شدیم و یه گل پسر به جمعمون اضافه شده... درهرصورت همگیشون فرشته های زندگی منن ، خدایا پشت و پناه تمام بچه ها باش💋
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭