همه جوره دوسش دارم ولي دوريمون خيلي اذيتم ميكنه و نبودنش دلم ميخواد هر روز ببينمش هر روز باهم بريم بيرون ولي اون يه شهر ديگه اس و ١٤ سال ازم بزرگتر و مثل من دغدغه و هيجان نداره كه دم به دقه دلتنگ شه و بخواد سراغمو بگيره ولي خب من توجه ميخوام هرچقدرم بهش ميگم ميگه خوب نيستي... ولي ميگه كه خيلي عاشقمه ولي تاحالا ثابت نكرده... دوسال باهميم از راه دور فقط پارسال اومد شهرمون... منم ديگه خسته شدم از دوري بهش گفتم تو كه بهم توجه نميكني منم ميرم خدافظ اونم فقط گفت مرسي با استيكر ناراحت...
حالا دلم تنگ شده فقط صداشو بشنوم😓 و دوس ندارم از دستش بدم