2777
2789
عنوان

خاطره بارداری و زایمان

| مشاهده متن کامل بحث + 3582 بازدید | 88 پست
ادامه اش رو هنوز تایپ نکردم، هروقت نوشتم میزارم براتون :)

وا خب همه را ازقبل تایپ میکردی.منم تصمیم دارم بنویسم جریان نازایی تا بارداریم

پدرم ،برادرم جایگاهتون بهشت😭برای شادی روحشون صلوات🌹

لایک لطفا

روزایی که الان توش دارم زندگی میکنم ، یه روزی آرزوم بودن...... یه روزی اسم کاربریم رو گذاشتم منتظر نینی تا یادم نره چقدر منتظرش هستم ....خدا لطف کرد و ۲۲شهریور ۱۴۰۰منو مادر کرد فرشته خوشگل من بدنیا اومد ...قبلا سه تا سقط داشتم و تنبلی تخمدان اگر سوالی در این مورد دارین خوشحال میشم کمکتون کنم دختر عزیزم برای تو می‌نویسم که بدونی چقدر خاطرت برای من عزیزه،که بدونی دنیا بدون تو چقدر کوچیک و بی فایدس...برای داشتن تو چه روزهایی که گریه کردم و تو غم نداشتن تو سوختم .ازخدا ممنونم که تو رو بهم داده جان مادر❤️ همیشه بخند و خوش باش عزیزکم دخترم و همسرم😍یه چیزی مثل خون تو رگهامین.....همونقدر حیاتی....همونقدر مهم❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با انگشت کوچیکه پاتون لایکم کنید😶

چرا عاشـ^^ـق #خدا نباشم؟!وقتے که به من گفت تو ریحانه ی خلقت منے❤️برای سلامتی خانوادم و خانوادت یک صلوات میفرستی؟؟🙂👨‍👩‍👦ممنون🥀با نظرم مخالفی ریپلای نکن اعصاب بحث کردن با 🐑هارو ندارم    ،تیکر تولد۱سالگی پسرم  

اومدم خونه و به شوهرم گفتم، اونم خیلی ناراحت شد. گفت حالا باید چیکار کنی؟ گفتم دوماه بعد دوباره باید آزمایش بدم، گفت اگر اونم مثبت بود میخوای سقط کنی؟ گفتم هرگز، این هدیه خداست و هرچی باشه با دیده منت قبول میکنم. رفتم توی نت و کلی سرچ کردم دیدم این آزمایش برای خیلی ها مثبت شده ولی بچه هاشون سالم بودن، راجع ب آزمایش آمینوسنتز خوندم و فهمیدم خودش باعث سقط میشه، کم کم به این نتیجه رسیدم ک اینا همه اش الکیه و یه برنامه اس برای نسل کشی ایرانی ها، روزی ۱۰۰۰ سقط در ایران!! یعنی فاجعه!!  حتی تصمیم گرفتم ک آزمایش دوم رو ندم ولی همسرم اصرار کرد و وقتی دادم اینبار جوابش منفی شد.😊

کم کم به ماه های آخر بارداری میرسیدم و قرار بود بیمارستان خاتم زایمان کنم.  دکترم هم خانم نفیسه ظفرقندی بود که بعداز کلی تحقیق پیداشون کرده بودم.

هفته های آخر بارداریم بود و همه اش منتظر علائم زایمان بودم، کلی پیاده روی کردم، پله های برجمون رو بالا و پایین رفتم که زودتر به دنیا بیاد ولی وروجک جا خوش کرده بود 😆 تنها چیزی ک نصیبم شد زانو درد بودش 😅

چهل هفته ام تموم شد همون روز وقت دکترم بود، معاینه کرد وگفت یه سانتی دکتر گفت میتونی امشب بری بیمارستان میتونی هم منتظر بمونی تا دردت شروع بشه. دیگه با توکل به خدا همون شب رفتم بیمارستان

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز