بچها بیایم اتفاقای ترسناکی که برامون افتاده رو تعریف کنیم من کلا عاشق هیجانم و موضوع جن واینجورچیزاهم دوس دارم البته دروغ چرا یکمم میترسم اما خوب جذابه پیشم من همیشه شنونده بودم تاحالا اتفاق ترسناکی جز ی باررفته بودم حمام که چون نوزاددارم درحمام نیم بازمیزارم ک اگه گریه کنه متوجه بشم همینجورک زیردوش بودم یهو ی دست خیلییی گنده ک چروک چروک شده بود باناخنای خیلی بلند از بالای درحمام دست کشید تااخر ک تا یک ماه تشنج میکردم 🤕😐ازترس