بخدا زنگ میزنم میگه بابا رفته مغازه یا رفتم میوه بخرم تازه اومدم انگار من جون میدم از ترس یا حتی میبینی داره چیزی مبخوره پریده گلوش سرفه میکنه من دیگه از ترس میمیرم خدایا طوریشون نشه مادرم اسم داره شدید پدرم که طفلک کلکسیونه کدومشو بگم کدومش بمونه
من بدبخت بگو که شاغل هستم باردار هم هستم چقدر استرس دارم.نامه زدم که دیگه نمیام سرکار الان یک ماه. از اول آبان بمیرم هم نمیرم سرکار.همه هم شوخی گرفتنش رعایت نمیکنن.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
