یاد اون دختره افتادم دانشگاه رو جدولا راه میرفت به قول دوستم ادا پاستیل خورا در میاورد مام پشت سرش حرف میزدیم بنده خدا بدخور افتاد تو جو ما انقده خندیدیم کنه نگو بعدش عذاب وجدان گرفتیم😁
من عاشق اینم که بعد حمام با همون حوله تو تختم دراز بکشم اصلا مهم نیست که بعدش باید تمام ملحفه ها عوض بشه و حوله شسته بشه وقتی که خونه تنهام و کار زیادی ندارم اینکار رو میکنم😊
من برا بچه خیالیم شعر میخونم
این خیلی دردناکه🙃
اخریش این بود که هنوز هوا گرم بود دخترمو باباش عصر رفتن بیرون منم یه چایی ریختم فرش گذاشتم حیاط کتاب میخوندم چایی میخوردم، هوا هم عالی😍
رانندگی با سرعت زیاد وقتی آهنگای نوستالژی دهه 80 با ولووم بالا پلی میشه
وقتی دوست پسرم که به شدت درونگراست بوسم میکنه یا ابراز علاقه میکنه
وقتی کلاسای مختلف قایمکی میرم و یهو سرتیفیکتام رو با هالوگرام معتبر استوری میکنم همه هنگ میکنن
چیپس پفک گوشی لباس خیییلیییییی راحت 😂
غذا از رستوران
کلیییی سیب زمینی سرخ شده با سس
بهترین لحظه واسه من ساعت ۵،۶هس چون هوا خیلی خوب میشه میشینم کناره پنجره ی اتاقم و داستان مینویسم و قهوه میخورم و واسه چند لحظه ای این دنیاو اتفاقاشو فراموش میکنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
