همون روز عقد از محضر اومدیم خونشون تو اتاقش😍
ولی یه چی دیگه راجع بوسه یادم اومد بگم بیار دو ران نامزدی تو حیاط داخل ماشین پدر شوهرم ک ماشینو انداختیم تو حیاط اونجا نمیدونم چی شد ما شرو کردیم ب لب گرفتن یهو دیدم پدر شوهرم بیچاره اومده بیرون سیگار بکشه سیگار تو دستش خشک شده خودشم اینجور😐😐😐 دیگه حدث بزنین.
اومدم رفتم تو اتاق فرداش صب هم جیم شدم خونمون تا پدر شوهرم سر کار بود