این تاپیک فقط محض یاد آوری خاطره های شما خوشگل هاست🥰 اگه کسی دوست نداره نظر نده♥️ و یه چیز دیگه منظورم از بوسه اول با شوهر نیس... منظورم اولین بار هستش❣️
👇❤دو تا بچه بودن توی شکم مادر.اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ دومی: آره حتما. یه جایی هست که میتونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. دومی: شاید مادرمونم ببینیم. ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.مثل دنياي امروز ما و خدايي كه همين نزديكيست😍...........
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تولد خواهرش بود من امدم طبقه بالا تو اتاق رژ بزنمو اینا یهو دیدم پشت سرمه و..😁
مادربزرگ مادرم زن قشنگی نبود اما مردم میگفتن مهره مار داره بعضیام میگفتن ساحره س. همه عاشقش میشدن. مرد و زن. مرید زیاد داشت، خیلی زیاد. هر جا مینشست همه جذبش میشدن. زیاد میدونست. عجیب بود. شوهرش انقدر عاشقش بود که کور شده بود. چشمش فقط “خانوم” رو میدید. زندگی رو به پاش ریخت، جوونیشو ،عشقشو،مالشو. براش دیوان شعری هم گفت. تا “خانوم” غذا نمیخورد او لب به غذا نمیزد تا “خانوم” تایید نمیکرد او هیچ کاری نمیکرد.” خانوم” که مرد دو روز و ده ساعت بعد اوهم از غصه دنیا رو ترک کرد.............................من دنیا امدم. روزی روی پای پدرم نشسته بودم شیرین زبونی میکردم، پنج سالم بود. “خانوم”طولانی نگاهم کرده بود و به مادرم گفته بود: ساویس مهره مار داره...❄️💎 🤍من یک عدد غواصم🏊🏻♀️ دنیای زیر آب خیلی قشنگتر از دنیای روی آبه..🖤 🧜🏻♀️🐬🐋 امضام زندگیه خودمه.