مزایای شاغل بودن زن از نظر شما

احساس قدرت اعتماد به نفس استقلال مالی

من‌سالها شاغل بودم.‌شاغل بودن زن فقط مرد رو پررو میکنه.‌

الان دیگه سرکار نمیرم خیلی شیک توی خونه ام ک به تفریح و استراحت و مهمونیم میرسم و پول هم از شوهرم میگیرم. واسه بچه ام هم خیلی بهتره و وافعا اخلاقش عوض شده از وقتی خونه هستم

سلام عزیزم.ببین منم شاغل بودم.حسابدار بودم.منم مثل شما همیشه دغدغه داشتم،بدهی داشتم.بعدش که یکم بدهی هامون سبک شد دیگه نرفتم سرکار.من عاشق خواب صبح و بعدظهرم.بعدش سریع بچه دار شدم.الانم راضیم.حاضرم کمتر بخورم و بگردم ولی سر کار نرم.این دیدگاه منه

من یه مدت شاغل بودم حالا خونه نشینم بخاطر بچه...اون حسی که استقلال مالی بهم میداد و دیگه تجربه نکردم ..با اینکه یه مقدار پس انداز کرده بودم تا مدتی که سرکار نمی‌رم داشته باشم ولی بازم نمیتونه منو راضی کنه تا و به شدت به فکر رفتم به سرکارم

خانه داری هم درنوع خودش یه شغله ولی بستگی به شوهرت داره .اگه من سرکار برم شوهرم نه پولمو میگیره نه خرجم میکنه.میره دنبال بی مسولیتی.

نه من باهاش طی کردم همون مقدار حقوقم رو ازش میگیرم. 

بنظر من خانومها تا میتونن باید خودشون رو درگیر مشاغل تمام وقت نکنن، شغل تمام وقت روح و جسم زن رو در طول زمان فرسوده میکنه، شغلهای شیفتی که دیگه جای خود داره...

خودم هم با وجود مدرک دکتری دنبال شغلهای پاره وقت مثل هیئت علمی یا دبیری یا نهایتا حق التدریس هستم و اگر هم شغل مناسب پیدا نکنم ترجیح میدم خونه دار بمونم و از درسی که خوندم در راههای دیگه استفاده کنم

دقیقا شوهر منم اصلا ازم پول نمیگرفت و حتی پول خریدامو میداد ولی به قول شما بی مسئولیت شده بود مقداری. از وقتی نمیرم سرکار تلاشش بیشتر شده

من خواهرم شاغله و کارش هم سخت

رئیس کارگزینی‌اداریه شهرداریه شهرمونه

خییییییییییلی کارش سخته اصلا تعطیلی نداره ساعتش زیاده درگیری خیییلی داره خییلی باید تلاش کنه که خداییی نکرده پولش حروم نشه

ولی ماهی۷تا۶تومن داره

به منم همیشه میگه بعد‌دانشگاهت دنباله کار باش که خیلی خوبه

میگه استقلال‌مالی داری

دستت پیشه شوهرت دراز نیست

و تو خیلی چیزا نمیتونه همسرش دخالت کنه مثله پوله عروسیای خانواده ما مثلا اگر شوهرش نخواد اونقدر بده چون خودش میتونه بوه

خییلی میتونه زلا بخره اگر همسرش بهش پوله طلا نده وخیییلی چیزای دیگه

اگر بامنی کارتو ترک نکن به فکره ایندت باش

چون این ایرانه ما اصلا سر وصاحب نداره

عزیزم هم خدا رو میخوای هم خرما؟من کلا دختر ساده ایم و راحت میگیرم زندگی رو بخاطر همین تحملمم زیاده شما باید ببینی اولویتت تو زندگی چیه بعد تصمیم بگیری

من خودم از زمان دانشجوییم شاغل بودم بابام برام چیزی کم نمیذاشت چون بچه آخر بودم ولی واسه اینکه به شدت ولخرج بودم خودمم کار میکردم بعد ازدواجم ۳ سال اول کار میکردم ولی بعدش دقیقا حسی که شما الان گفتی رو داشتم ،همش با خودم میگفتم همسرم باید همه اینارو فراهم کنه که انصافا هم میکنه ،الان ۱ ساله که نمیرم سر کار ولی جدیدا یه حس بدی پیدا کردم اعتماد به نفسم اومده پایین ،حس میکنم ضعیفم با کار انگار که تو موضعِ قدرت بودم ولی الان نه،در کل حس میکنم که باز باید شروع به کار کنم خودمو اینجوری اصلا دوس ندارم البته اینم بگم من کارمند منابع انسانی بیمارستان بودم ولی از قبل چون کار میکاپ و اکستنشن هم بلد بودم میخوام این کارو شروع کنم چون دیگه تو خودم نمیبینم زیر دست کسی کار کنم و ۷ صبح سرکار باشم از طرفی هم عزت نفس اون دورانم رو باید به خودم برگردونم