چند شب پیش رفتیم خونه مادر شوهرم.. ما هر وقت میریم خونه مادر شوهرم نمیدونم مادر شوهرم چی میگه که شوهر من که از گل بهم کمتر نمیگه تبدیل به حیوون میشه البته تا حالا منو نزده بود وفقط سرم داد میزدم.. منم تاجایی که میتونستم نمیرفتم خونه ی مادرشوهرم.. اما چند شب پیش پدر شوهرم مریض شد وما مجبور شدیم بریم