شوهرم هی مثل قبله مهربونه خیلیم دوسم داره
خانوادشم اصلا ندیدم. رابطه ام ۴ ساله نداریم . به شوهرم گفتم تو بچه ها برین خونشون ولی من نمیرم اونام که اصلا نمیان انگار من قاتل باباشونم . شوهرمم برا این گفتم بره که فراموش نکنن یه پسرم دارن فقط داماداش نیستن