سرکاری بود؟
چرا تعطیل کردن مسخره ها
منم داشتم میخوندم که یهوووو ترررکید منم دوست دارم بدونم
نه دیگه
تهش باز بود
انقد تهش باز بود شما میتونی الان بگی اصلا غذا پاستا بود سوپ شیر
من تا اونجا خوندم که تلفن برادرشوهره زنگ خورد 🤪
خداییش شوهرم حق داره میگه وقتت رو تو نی نی سایت حروم نکن😜
ولش کن بابا یه ساعت ما رو علاف کرده بود
خب میخوای بگی اول کار بگو
این چه عادت بدیه که بعضیا دارن
وحشین وحشی
من تا اخر خوندم
میگم براتون. برادرشوهرش سر اشپز ی شرکت بزرگه. و تو حرفاش با تلفن داد میزنه ک کجای سبزی کرفسم بده ازی حرفا
و متوجه میشن برادرشوهرش از شرکت غذا اورده
جاری هم ناراحت میشه میرع تو اتاق
اسی میره پیشش میگه ناراحت نبلش مهم این بود دور هم بودیم
جاری هم داد میزنههه سر شوهرش ک بی عرضه چرا جلو اینا با تلفن حرف زدی
چرا گفتی کرفس تو اوردی
و دعواشون میشه داد بی داد میکنن
زن دایی منم همین شکلی وقتی میری خونش خیلی تجملات به خرج میده بعدم مث ایشون هرجا میشینه آبروتو میبره این رفتار اصلا قشنگ نیست به نظرم مهمونی ها هرچی ساده تر باشن بهتر و صمیمی ترن ما چند ساله هرچی هم بگن بیاین دیگه خونش نمیریم
اگه دوباره زد خبر كنين
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
