وارد باغ ک شدم تا چقد تدارک دیده و همه چی باب میلمه، بله رو که گفتم یه دستبند خیلی خوشگل ک دوس داشتم رو به خواهرش گفت و آورد انداخت دستم، بعد از اون یه کیک بزرگ و خیلی خوشگل خودش رفته بود سفارش داده بود هیچکس حتی مامانشم خبر نداشت ،آوردن ،باز من ذوق کردم😂خونوادشم جوری دورم میچرخیدن ،عین پروانه ،هنوزم هموجورن 😍😍😍کلا اونشب همه ی اتفاقاتش برام جذاب و لذت بخش بود
قشنگترین اتفاق همین بود که یه شب آروم بی دغدغه کنار هم خوابیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
