2777
2789
عنوان

تنبیه بدنی کودکان...

| مشاهده متن کامل بحث + 775 بازدید | 31 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

اره دختر من یهو موبایل یا کنترل پرت میکنه توسرم  اینجور موقعا نمیدونم بخندم یا دعواش کنم

من دعواش میکنم بدم دعواش میکنم ولی خو بدتر میشه .تو دعواش نکن

.🦋به نام خدایی که تنهاست🦋 شب سردی است و من افسرده.راه دوری است و پایی خسته.تیرگی هست و چراغی مرده .میکنم تنها از جاده عبور .دور ماندند ز من آدم ها.سایه ای از سر دیوار گذشت.غمی افزدوه مرا بر غم ها.فکر تاریکی و این ویرانی.بی خبر آمد تا با دل من .قصه ها ساز کند پنهانی.نیست رنگی که بگویدبامن.اندکی صبر سحر نزدیک است .هر دم این بانگ برآرم از دل.وای این شب چقدر تاریک است؟خنده ایی کو که به دل انگیزم؟قطره ای کو که به دریا ریزم؟صخره ای کو که بدان آویزم.مثل این است که شب نمناک است .دیگران را هم غم هست به دل .غم من لیک غمی غمناک است .

منم یه وقتایی میزنم رو دستش ☹☹☹☹

شروع از گروه زرد💛🐥صعود به گروه نارنجی 💪💪💪و بلاخره صعود به گروه آبی💙💙💙وزن شروع۸۰کیلوگرم البته خودمونیم ۸۲ بودم وچون مدتی بود وزن نکرده بودم نفهمیده بودم 😥😥😥هدف اول ۷۷(این یه دونه قفل رو با کمک فندق فسقلی عزیزم بازکردم خیلی ممنونم ازش عشقه منه)🔓هدف دوم ۷۲🔓هدف سوم ۶۷🔒وزن هدف۶۲کیلوگرم❤وزن فعلی ۶۹.۵۰۰ قد ۱۶۰❤من مطمئنم که این بار موفق میشم💪💪💪💪باآرزوی سلامتی برای نازنین جون سرگروه نارنجی لطفا برای سلامتیش دعا کنید 
بیشتر توضیح بده چجوری تنبیه میشدی الن یادته؟حست چیه

کتکم میزدن الان رو بدنم یکم جاش هست،اره یادمه هیج وقت یادم نمیره،مثلا وقتی پنج سالم بود بخاطر اینکه پام به سبد سبزی خورد و سبزی ها ریخت با سیخ داغ پامو سوزوندن

زانا وه ختی لیم دووری شیوه ی خه مینم چ ناشیرینه🙂 بچه که بودم توت فرنگی رو خیلی دوست داشتم واسه همین یه شب توت فرنگیامو با خودم بردم تو تخت که پیش خودم بخوابن ولی صبح بیدار شدم و دیدم توت فرنگی هام له شدن.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید ببرم تو تختم چون خراب میشه....یه آبرنگ خوشگل خریده بودم یه روز بردمش مدرسه که به دوستام نشونش بدم ولی وقتی برگشتم خونه دیدم آبرنگم تو کیفم نیست و هیچ وقت نفهمیدم کی برش داشته.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید به کسی نشونش بدم چون ممکنه ازم بدزدنش بدون اینکه بفهمم کی این کارو کرده...یه کاسه خوشگل داشتم اونم افتاد شکست.چند روز پیش یه کاسه پر توت فرنگی بهم دادن که روش رنگ های آبرنگ بچگیم بود اما نگرفتنش!نخواستم مال من شه که نگران از دست دادنش شم.من انصراف دادم همیشه از دوست داشتن چون هیچ وقت نفهمیدم اونی که دوسش دارم رو چجوری باید نگه دارم🙂🙃
من دعواش میکنم بدم دعواش میکنم ولی خو بدتر میشه .تو دعواش نکن

من خندم میگیره 🤣🤣 چه دعواش کنم چه بخندم باز خوشش میاد

الان یکی گفت اینموقعا سریع از جات بلند شو برو، فکر کنم این راه بهتری باشه

خدایا،حال همه رو به بهترین شکل خوب کن♥️
اره دختر من یهو موبایل یا کنترل پرت میکنه توسرم  اینجور موقعا نمیدونم بخندم یا دعواش کنم

مسلما باید دعواش کنی خنده 😳

رفتارش روش میموته بچه ها باید یاد بگیرن کار بدی ک میکنن چی میشه کار خوبی کنن چی میشه منم با تنبیه بدتی موافق نیستم اما بااینم ک میگن نباید بچه رو دعوا کرد مخالفم چون همون دعوا نکردناشون باعث میشه توی ده سالگی و ۱۵ سالگی هم بچه های بی ادبو زننده ای میشن که خیلی وقتا تو دورو برمون داریم میبینیم 

مسلما باید دعواش کنی خنده 😳 رفتارش روش میموته بچه ها باید یاد بگیرن کار بدی ک میکنن چی میشه کار خو ...

نه بیشتر وقتا دعواش میکنم، ولی تکرار میکنه تازه عصبانی ترم میشه

خدایا،حال همه رو به بهترین شکل خوب کن♥️
کتکم میزدن الان رو بدنم یکم جاش هست،اره یادمه هیج وقت یادم نمیره،مثلا وقتی پنج سالم بود بخاطر اینکه ...

اوه اوه خیلییی بد بوده...منطورم اونا نیس...گفتم ک...در حد زدن تو دیت ویشگون واینا

من یک زن موفق و قدرتمند هستم....به خودم افتخار میکنم  من همزمان یک مادر هستم...یک کارمند..یک همسر...یک عروس...یه دختر...یه خواهرشوهر...یه زن داداش...یه خواهر...ویه دوست....و تمام سعی ام اینه تو همه موارد خوب باشم....البته اگر از دعواهای محیط کار فاکتور بگیرم😬💗💗🥰🥰
کتکم میزدن الان رو بدنم یکم جاش هست،اره یادمه هیج وقت یادم نمیره،مثلا وقتی پنج سالم بود بخاطر اینکه ...

چه سخت واقعا خیلی ترسناکه بچه ی معصوم ک کل زندگیش پدرمادرشن باید محبت بگیره باسیخ... 

چه سخت واقعا خیلی ترسناکه بچه ی معصوم ک کل زندگیش پدرمادرشن باید محبت بگیره باسیخ... 

داداشم خیلی اذیتم میکرد الان ناخوداگاه نسبت به جنس مخالف یه ترس خاص دارم

زانا وه ختی لیم دووری شیوه ی خه مینم چ ناشیرینه🙂 بچه که بودم توت فرنگی رو خیلی دوست داشتم واسه همین یه شب توت فرنگیامو با خودم بردم تو تخت که پیش خودم بخوابن ولی صبح بیدار شدم و دیدم توت فرنگی هام له شدن.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید ببرم تو تختم چون خراب میشه....یه آبرنگ خوشگل خریده بودم یه روز بردمش مدرسه که به دوستام نشونش بدم ولی وقتی برگشتم خونه دیدم آبرنگم تو کیفم نیست و هیچ وقت نفهمیدم کی برش داشته.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید به کسی نشونش بدم چون ممکنه ازم بدزدنش بدون اینکه بفهمم کی این کارو کرده...یه کاسه خوشگل داشتم اونم افتاد شکست.چند روز پیش یه کاسه پر توت فرنگی بهم دادن که روش رنگ های آبرنگ بچگیم بود اما نگرفتنش!نخواستم مال من شه که نگران از دست دادنش شم.من انصراف دادم همیشه از دوست داشتن چون هیچ وقت نفهمیدم اونی که دوسش دارم رو چجوری باید نگه دارم🙂🙃

منم پسرم رو ميزنم وقتي عصباني ميشم 

يا روي دستش 

يا توي صورتش (دوبار اروم زدم ) حرف بد ياد گرفته بود 

يا نهايتا بازوشو فشار ميدم 

يا هلش ميدم 

دست خودم نيس وقتي عصبي ميشم 

عينهو سگم پشمون ميشم 


کتکم میزدن الان رو بدنم یکم جاش هست،اره یادمه هیج وقت یادم نمیره،مثلا وقتی پنج سالم بود بخاطر اینکه ...

من مامانم گذاشته رو دستم . جاشم به طرز بدی هستش هنوز .کلا از مامانم متنفرم

.🦋به نام خدایی که تنهاست🦋 شب سردی است و من افسرده.راه دوری است و پایی خسته.تیرگی هست و چراغی مرده .میکنم تنها از جاده عبور .دور ماندند ز من آدم ها.سایه ای از سر دیوار گذشت.غمی افزدوه مرا بر غم ها.فکر تاریکی و این ویرانی.بی خبر آمد تا با دل من .قصه ها ساز کند پنهانی.نیست رنگی که بگویدبامن.اندکی صبر سحر نزدیک است .هر دم این بانگ برآرم از دل.وای این شب چقدر تاریک است؟خنده ایی کو که به دل انگیزم؟قطره ای کو که به دریا ریزم؟صخره ای کو که بدان آویزم.مثل این است که شب نمناک است .دیگران را هم غم هست به دل .غم من لیک غمی غمناک است .

از قدیم گفتن که بچه زدن نداره‌.معصوم ترین موجود دنیاست که حتی شکایت هم نمیتونه بکنه و حرف بزنه. شما رو به خدا نزنین حتی به شوخی به روح بچه آسیب میزنه. 

محل رو ترک کنید. حتی قهر هم نباید کرد. اگر صداتون زد باید جوابشو بدید فقط باید متوجه بشه که شما از کارش ناراحت هستین. باید بهش بگید از کارش ناراحتیم فقط با آرامش. در حالت خیلی جدی میشه اسباب بازیش رو بگیرین.

و خدایی که همین نزدیکی ست. خدای آرام، شنوا، دانا، مهربان و بخشنده ی من دوستت دارم.......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792