چن ماهه زود از کوره در میرم فقط هم با خانوادم اینطوریم با شوهرم نه
تا مامانم صدام میزنه سرش داد میزنم تو ذهنم دارم میگم ک الان نباید داد بزنی
انگار ک اون صدا از دهن من خارج نمیشع هیچ کنترلی ندارم رو‌کارام
میفهمم نباید این حرف رو بزنم ولی تند تند میگم همون حرف رو
یهو هم میزنم زیر گریه اصلا دست خودم نیست
فقط هم با خانوادم اینطوریم
یاد فیلم جن گیر افتادم
جوجه رنگی از صبح تاپیک میزنی ها
یکم آروم باش
مشاوره برو
حساس شدی
شوهرت هم بد دل نیست
ریلکس باش
روانشناس و مشاور
نامزدی؟
دلت میاد اسی مامان گناه داره همش آیت الکرسی بخون روزی یه لیوان گل گاوزبون بخور از خدا آرامش بخواه بخدا منم افسردم سه چهار روز یبار میزنم زیر گریه دو سه روز فقط گریه میکنم جوری که انگار گرمای اشک بهم آرامش میده ولی تو اون حال فقط دیدن مامانم و خانوادم بهم ارامش میده هرچند گریه ها رو جلو شوهرم میکنم جلو مامانم‌اینا ظاهرمو حفظ میکنم
برو از خونه بیرون وقتی این حالت پیش میاد برات آماده شو برو تا سر خیابون یکم قدم بزن ی آدامس از سوپری بخر برگرد ی کلاسی باشگاهی خونه دوستی جایی
