خواهرم با شوهرش مشکل داره پارسال اومد قهر خونه بابام شش ماه قهر بود که تو این مدتم که خونه پدرم بود کلی بهش رسیدگی میکردن ولی متاسفانه ابش توی جوب نمیرفت با مامان به خاطر اخلاق های خاص خودش ،تو این شیش ماهم سه ماه سوییت پایین اپارتمان مامانم اینا که مستاجر رفت اجاره کردن واسش و از اولم کلی وسایل خریدن واسش نصف اجارشو هم میدادن و کلی بهش رسیدگی میکردن ،،هر چی مامانم میگفت تکلیفتو روشن کن با صراحت میگفت دخالت نکنید یا الکی میگفت دنبال کارمم،قبل از عید با پادر میونی خانواده شوهرش برگشت سر خونش ،،هر چی من باهاش حرف زدم که شوهرت روانی هست این زندگی فایده نداره گفت نه میخوام برگردم به خاطر دخترم ،دخترش وفته بود به مامانم گفته بود خاله نمیزاره ما بریم سر خونمون،مامانم با من دعوا کرد کلی،حالا دیشب باز شوهرش زدتش وا خواهرم اومده قهر خونه خواهر دیگم و به من زنگ زده که
حرف بدی که نزدی ولی فکر نمیکنم زیاد صلاح باشه تو قهر بیاد خونت بمونه من نمیپسندم جور دیگه دستش بگیرید
از وصيتهاى آدم عليه السلام به فرزندش شيث عليه السلام:بــه دنيـاى فـانى دل نبـنديد ؛ زيرا من به بهشت جاويدان دل بستم، اما به من وفا نكرد و از آن بيرونم كردند.
از دلش درنیار،بذارین بدونه که نمیتونه هروقت دلش خواست باعث اذیت بقیه بشه و باید یه تصمیم اساسی بگیره ،بعد از طلاق هم باید با مادرتون باشه پس اخلاقشون رو بهتر کنن.شوهر شما نامحرم و غریبه ست،میخواد تو خونه راحت باشه معنی نداره بخاطر اختلاف دیگران آرامش و آسایش زندگیتون بهم بخوره،بذارین همینجوری دلخور بمونه،بعضی دوستیا و دل بدست آوردنا مصیبت میشه واسه خود آدم