2777
2789
عنوان

داستان زندگی من😔😔😔😔💔

5443 بازدید | 136 پست

بیاین بخونین نظراتتونو بگین .دلم از دنیا پره ..دیروز گذاشتم اما چون تایپ نشده بود خیلیا خوندن ورفتن هرکی خوند هزنظری داشت میتونه بگه .ودراخر منو از دعای خیرتون فراموش نکنین وبرای ارامش وموفقزتم ی صلوات برام بفرستین 

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

 من خیلی خیلی دانش اموز زرنگی بودم همیشه تو المپیادها تو مسابقات رتبه میاوردم کلی جایزه داشتم تو یکی از مدرسه های ویژه قبول شده بودم بخدا همش مشغول درس ومدرسم بودم نمیدونم چی شد نمیدونم دلیلش چی بود شاید سختگیری های بابام شاید بی عقلی خودم شاید شرایط سنیم .باعث شد تو سن ۱۴ سالگیم ک اوج نو جوونیم بودعاشق ی پسر شدم ک از خودم ۱۳ سال بزرگتر بود روزی ک برااولین بار دیدمش داشت میلنگید و چقد اونروز ازش بدم اومد

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ولی چه میدونستم که سرنوشتم چیه .کلا اونقد تو درس ومدرسم غرق بودم ک کسی فکرشم نمیکرد من عاشق بشم هرروز تقدیر نامه هرروز بهتر از دیروز پیشرفت میکردم تو مدرسه همه دوسم داشتن دلشون میخواست باهام درارتباط باشن بخاطز شاگرد نمونه بودنم معلما عاشقم بودن ولی حیف.قدم بلند بود ولاغر چشم عسلی ابروهای پر ظاهرمو دوس داشتم قدمو دوس داشتم اون روز ک دیدمش افتاد دنبالم وخونمونو پیدا کرد عروسی دخترعمع ام بود فرداش .رسیدیم خونه تلفن زنگ خورد مادرم ک گوشی رو برداشت گف فلانی ام مادرم گف بجا نیاوردم اونم گف من توبازار دخترتو دیدم بقران نیتم خیره اسمم علی ! مستعار .ولی مادرم گف دختر من بچه هس الکی قد بلند کرده اما اون دست بردار نبود دقیقا امتحانای ترم دوم بود منم کلا مشغول درسم بودم ک ی بار ک خونه تنها بودم تلفن زنگ خورد اینم بگم

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

من چن تا خواستگار از فامیل داشتم ولی رسمی نبود مثلاحرفش بود ک اونم مادرم بمن نمیگف وخودش رد میکرد من گوشی رو برداشتم دیدم همون پسره هس خواستم قطع کنم قسمم داد گف توروقران قطعم نکن ی لحظه حرفامو گوش بده اولین بار بود ی پسر اینقد التماسم میکرد گف دوسم داره گف حاضره بخاطرم جونشو بده گف اگه بگم اره مادرشو میفرسته ولی من ی کلمه بهش گفتم بابام بفهمه زنگ زدی منو میکشه ولی اون دست بردار نبود هرروز زنگ میزد منم بهش عادت کرده بودم اکثرا متدرم گوشی رو برمیداشت ولی چن بارم با خودم حرف زد باورم نمیشد اونقد عاشقش شده بودم ک حد نداشت برام از اینده میگفت از روزای خوبی ک اگه منو کنارش داشته باشه برام میسازه

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

چقد اونروزا خوشحال بودم هیچکس از دلم خبر نداشت حتی خودش نمیدونس چقد عاشقش شدم تااینکه یروزازم پرسید منم بهش گفتم .گفتم ک دلمو بهش باختم چقد پشت تلفن خوشحال شد  بهم گف میخام برات خواستگار بفرستم ولی میدونم پدرت تورو بمن نمیده من تک دختر بودم اونموقع .بهم گف قول بده اگه بابات مخالفت کرد پشتم بمونی .بهش قول دادم اونقد دوستش داشتم ک نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم ۲۷ خرداد اخرین امتحانمو دادم قرار بود بیان واومدن پدرم تااونموقع خواستگاری راه نداده بود وهمه رو تلفنی رد کرده بود اما اینا اومدن اونقد پشت گوشی التماس مادرمو کرده بود ک مادرم راضی شده بود زنگ درو زدن پدرم نمیدونس ووقتی اومدن بالا فهمید دوتا خواهراش ومادرش و خودش .من رو راه پله بودم دیدم اومدن تو .دیرم چقد سر ووضعشون با متفاوته اما دلم براش پر میکشید ک برم بغلش کنم پدرم حرف زد مادرش حرف زد گفتن اجازه بدین دختر خانومو ببینیم منو دیدن خواهرش میگف ماشااللله ماشالله معلوم بود خوششون اومده بعد رفتنشون بابام گف پسره میلنگید فک کردن دخترم به همچین ادمایی بله میده .ولی بابام نمیدونس ک من حاضرم همه چیمو براش بدم

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

چن روز بعد زنگ زدن برا جواب بابام همون روز گفته بود نه وتمام .منم نمیتونستم بگم دوسش دارم .مادرم گف تشریف نیارین حوابمون منفیه عصرش زنگ زد پشت تلفن گریه میکرد منم گریه میکردم میگف بدون تو میمیرم اما من کاری از دستم برنمیومد .زنگ زده بود خونه عموهام بلکع بابامو راضی کنه خونه پدربزرگم هراشنایی ک مارو میدید پدرمو میگف بابا این پسره مجنون دخترت شده گناه داره .شبا میومد ساعت دو نصف شب وایمیستاد جلو پنجره مون تا بلکه منو ببینه اونم از روستا.میگف اگه دوسم داری ب پدرت باید بگی ولی من میترسیدم تااینکه یروز

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔

شماره خونتونو از کجا اورد؟


می دانی؟! یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است، و بچسبانی پشت شیشه افکارت. باید به خودت استراحت بدهی، دراز بکشی، دست هایت را زیر سرت بگذاری، به آسمان خیره شوی :) و بی خیال سوت بزنی. در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند،آن وقت با خودت بگویی بگذار منتظر بمانند....
شماره خونتونو از کجا اورد؟

از مغازه بقالی اسممونو پرسیده بود بعد شملره خونه رو از۱۱۸ گرفته بود

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔
خبب چکاره بود پسره

تو ی اداره ای کارمیکرد بهتره نگم تا شناخته نشه

خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔
شماره خونتونو از کجا اورد؟

دقیقا سوال منم همینجاست

خدایا شکرت♥️♥️♥️بعداز 7سال انتظار در تاریخ10/11بی بی چکم مثبت شد♥️♥️♥️.                  درتاریخ10/18قشنگ ترین صدای دنیا رو شنیدم صدای قلب نازنینت بود مامان جان❤️❤️❤️❤️.                     درتاریخ11/25حرکاتتو توی تی وی جلوی روم دیدم وفقط اشک ریختم❤️❤️❤️❤️.                                  درتاریخ12/20فهمیدم معجزه ی خداوند مهربونم یه شاهزاده است😍😍😍😍                                        در تاریخ1/10رفتم سونو خواب بودی زندگی مامان😁😁😁 دکتر هرچی زد روی شکمم بیدار نشدی🤪🤪🤪چقدر حس قشنگیه دارمت❤️❤️❤️❤️                      در تاریخ 1/21حست کردم زندگی مامان تکون خوردی ومن از ذوق داشتنت اشک ریختم خدای مهربونم شکرت❤️❤️❤️❤️❤️        درتاریخ2/31بهترین و زیباترین حس و بهم دادی مامان جان زندگی من از روی لباس حرکاتتو دیدم 🤪🤪🤪🤪🤪چقدر قشنگه چقدر خوبه که دارمت گریه ام گرفت🥺🥺🥺🥺🥺خدایا شکرت بابت این معجزه❤️❤️❤️❤️ درتاریخ4/29زندگی مامان داشتی توی وجودم گردش میکردی🤪🤪دستمو گذاشتم روی شکمم پای نازنینتو حس کردم بهم لگد زدی انقدر ذوق زده شدم شروع کردم به گریه کردن چقدر خوبه  که هستی🥺🥺🥺چقدر خوبه که دارمت❤️❤️❤️خدایا شکرت من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان 💜هی چرخ بزن در من😍ودل را بتکان💜                                        اولین تجربه ی مادر شدن من😍چقدر حس قشنگیه❤️خدایا همه ی خواهران سرزمینم این حسو تجربه کنن❤️بگو الهی امین❤️          
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز