خانوما من سزارین کردم دو روز بیمارستانو مامانم اومد مواظبت کرد اما روز سوم تو خونه قهر کرد و رفت گف دیگه نمیام :)
خواهرم اومده پیشم خیلی سعیشو میکنه ها ولی طفلک بی تجربه اس و نه از آشپزی میدونه نه بچه داری ، یه پسر سه ساله ام دارم . دردام خیلی کم شده میتونم سرپاشم از فردا فک کنم ، میگم شما تجربه مشابه دارین؟ بنظرتون از پسش برمیام ؟ یکم از نظر روحی بخاطر حرکت مامانم حس تنهایی میکنم ولی میخوام واس بچه هام قوی باشم نمیخوام افسردگی بعد زایمان بگیرم 😊
ممنون میشم از تجربه هاتون بگین .چطور کاراهارو هندل میکردین
من هفته دیگ سزارین میشم مامانم میادپیشم ولی پادردداره بزورراه میره
تنخام به معنای واقعی
تو شهر غربتم دو هفته مامانم موند و رفت دیگه بنده خدا ..نمیشد بیشتر بمونه..نی نبم کولیک داره همش رو پامه نمیتونم ولش کنم برم دنبال کارام.همسرمم دو شغله ست و خیلی کم میتونه کمکم کنه
خیلی سخت میگذره
حالا انشالله اگه شد هفته دیگه برم شهرمون واسه ختنه و واکسنش حداقل تنها نباشم
عزیزم میشه بگی مامانت سر چی قهر کرد...خواهرت یه چند روز دیگه بمونه اونم خودش کمکه ...بعد از ده روز بلند شو
عزيزم چرا قهر كرد؟
واي چقدر سخت😔تنهايي
افرين به تووو
خواهر شوهري مادر شوهري چيزي نداري؟؟
من کلا از روز اول خودم پااشدم کارامو بکنم نمیدونم چه اصراری داشتم حتما همه کارامو خودم بکنم حالا مامان و خواهر و مادر بزرگم بودنا ولی بیچاره میگفتن نمیذاری کار کنیم چرا بمونیم آخه
الان حرص میخورم چرا استراحت نکردم
دخترم زدیش یکباره تو یه روز بالا رفت دکتر گف اورژانسی برسونید بیمارستان ، ما ماشینمون هنوز تحویل ندادن مامانم ماشین داشت پشت فرمون هی فس میکرد برگشت پرسید منو اول میذارید خونه بعد ماشینو بردارید ؟ شوهز من هول شده بود داد زد مامان توروخدا فقط گاز بده ! برو بیمارستان ! مامان من : چرا اینطوری با من حرف میزنی مگه تقصیر منه؟ و... شوهر منم گفت مامان جان من غلط کردم بخدا فقط یکم سریع تر برو ! مامانم : با من اینجوری حرف نزن !!!!! 😐 و قهر 😑
