بيرون بود عكس بي بي چك فرستادم زنگ زِد كلي ذوق كرد اومد خونه ديگه حسابي خوشحال بود
یه شام خووب درست کن بعد برو یه پاپوش بخر.
توی یه پاکت نامه هم بنویس سلام بابایی من دارم میام.بذار روی صندلی زیر میز که پیدا نباشه...بعد موقع شام بهش بده بگو این نامه برای توعه
یکم خودت آب و تابش رو بیشتر کن
منتظر بود
خودش رفت جواب ازمايش م و گرفت اتفاقا شب بابام شام خونمون بود سال٩٥
پيام داد خانومم مثبته 😍😍😍
من تميدونستم به مامانم چطوري بگم بعد ١ماه گفتم
دلم خیلی گرفته بود چندماهی بود اقدام میکردم ولی بی بی که میزدم منفی میشد
اون شب که زدم مثبت شد باهم قهر بودیم رفتم گذاشتم کنارش نگاه کرد کلی ذوق کرد
بي بي چك شب دادم نگفتم بهش صب رفتم ازمايش جوابو گرفتم ظهر كه برگشت بهش گفتم من حامله ام اصن خشكش زد باورش نميشد😁
من شوهرم میدونست قراره بی بی بزنم .اومد خونه گفت زدی گفتم ن پری شدم 😐یکم هنگ کرد گفت حداقل ی تست میکردی گفتم نمیشه ک .رفت دستشویی وقتی بیروم اومد گفتم چشاتو ببند بی بی رو گرفتم جلو‌چشاش باز کرد دید ولی واکنش خاصی نشون نداد 😐😐من بغلش کردم گریه ام گرفت
از روزی که ریخت توش پیگیر بود. پریود نشدم آخرش هم خودش فهمید. بی بی چک گرفت و تست کرد
از اونجایی که همیشه استرسم زیاده بی بی چک ندادم و عقب انداختم رفتم ازمایش خون دادم و همسرم باهام بود. هر چی من شنیدم از پرستار اونم شنید 🤗🤗
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
