2777
2789
توماشین بودیم با مادرشوهر و پدرشوهر و خواهرشوهر.مادر شوهرم از دوران نامزدیش تعریف میکرد میگفت اون موقع خونه بابااینا(پدرشوهرم)چون کسی نبود بابا میرفت خونه خواهرش.منم گفتم بهتر کسی نبوده،خونه خالی داشتین.اونا به شوخی گرفتن ولی همسرم چشم غره رفت خودمم خیلی خجالت کشیدم.نمیدونم چرا یهو ازدهنم پرید بیرون.حرفم خیلی ضایع بود??
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی                            اصلا خیال کن که تو اصغر نداشتی  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وای چه بد
♡ ﻗﺼﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﻮﺩ.. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ڪﻨﺎﺭﺕ... ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺕ... ﻗﺼﺪﻡ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺑﻮﺩ... ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ... ﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﺖ... ﻗﺼﺪﻡ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻮﺩ... ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ... ﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ... ﻗﺼﺪﻡ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ... ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ... ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ..
سلام حناس جان واییی بالاخره دیدمت خوبی
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم .امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم .دل نیست کبوتر که چو برخاست نشینداز گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم .رم دادن صید خود از آغاز غلط بودحالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792