یبار دوران نامزدی رفتیم زنجان
منم با جاریم که ۱۰ ساله ازدواج کرده حس رقابت دارم
خیلی زبون داره و سریع هر کی میومد خودشو مینداخت جلو حسابی اهل پرسی بوس بغل..
شوهرم یه عمه داشش بار اول منو میدید با خودم گفتم بزار من جلو تر برم سلام بدم
خلاصه اومد بدو بدو رفتم جلو دست دراز کردم سنش بالا بود ۸۰ میشد
اونم اون ورو نگاه کرد و اصلا متوجه نشد
منم هی بال بال میزنم ترکی سلام میدم
دستمو دراز میکنم
اونم معلوم نیس محو کی بود
خلاصه خیلی ضایع شدم😒