بچه ها دیدین آمار کرونارو

گلی2134

مدیر استارتر

عضویت: 1398/10/20

تعداد پست: 1241

وای که چقدر زیاد شده😢😢😢😢😢

1399/06/30

14:55

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

دلوینت

عضویت: 1399/06/05

تعداد پست: 26161

چقده

لغو دوستی ها را همه را زدم .... چون خیلی شلوغ بود کسی کارم داشت بهم بگه بعد در خواست بهم بده .....تا بشناسم ....

1399/06/30

14:56

0 نفر لایک کرده اند ...

الای۹۶elay

عضویت: 1398/03/03

تعداد پست: 8887

ماکه سیاهیم😒

محل کارشوهرم چند نفرگرفتن خونشونن

شوهرمم استرس دره که نگرفته باشه

اگه ازم بپرسن مهم ترین چیزی که توزندگی یادگرفتی چیه؟میگم اگر هرجای زندگی حالت با کسی یا چیزی خوی نبود ترکش کن...میگم هیچ چیزی توزندگی مهم ترازحال خوبت نیس...

1399/06/30

14:56

0 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16115

امروز چندتا بود

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/06/30

14:56

0 نفر لایک کرده اند ...