2777
2789
عنوان

یک حس بدی دارم دلم گرفته ی

155 بازدید | 16 پست

یکی از اقوام همسرم که باهم عقد کردیم و ازدواج کردیم جدیدا احساس میکنم از من خوشش نمیاد . پارسال اینا تو یه مهمونی خیییییلییی نگام میکرد هر زمان نگاش میکردم سریع روشو میکرد اونور یواشکی دیدم میزد بعد اون میگفت نمیخوام بچه دار بشم تو بچه دوست داری گفتم اره حالا اون بچه دارشده من نشدم بااینکه میگفت میخواستم سقطش کنم و اینا اما حس میکنم الان بخاطر بچش واسم قیافه میگیره تو مهمونیا اینا یجوریه موقع سلام و خدافظی خودشو میزنه به اون در. چشم و ابروشو یجوری میگیره. وقتی من حرف میزنم سعی میکنه به من نگاه نکنه. اولا تو باغ نبودم الان که فکر میکنم میبینم همش شبیه به حس تنفره اصلا هم باهم درارتباط نیسیم فقط تو مهمونی ها. اعصابم بهم ریخته اصلا دوست ندارم این وضعیت رو . وقتی قراره همو ببینیم حس بدی دارم  بعضی وقتا دلم میگیره دوست ندارم کسی از من ناراحت بشه خودم بحث رو باز میکنم صحبت میکنم  ولی اون اصلا تا من صحبت نکنم صحبت نمیکنه بامن. حتی دیگه نگاهمم نمیکنه مثلا. 

بنظرتون چه برخوردی داشته باشم که خودمم حس راحتی داشته باشم? 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😄😄😄 اما من از بس خونه بیکارم میشینم به همه چی فکر میکنم اینم شده یکی از دغدغه هام. وجدانم ناراحت ...

خب اشتباهت همینه نشستن‌تو وخونه و غصه های بیخود برو برای خودت بگرد خرید کن کتاب بخر غذا های خوشمزه و کیک و انواع دسر درست کن و شاد باش

تا خدای بنده نواز هست به خلقش چه نیاز؟؟؟!! میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم  
توام محلش نذار پشماتم حسابش نکن والا 

خوشبحالتون  چقدر راحت بی تفاوت باشین . من اگر یکی بهم بی محلی یا بی توجهی کنه خیییییلیییی میرم توفکر .ناراحت میشم دلم میگیره

خب اشتباهت همینه نشستن‌تو وخونه و غصه های بیخود برو برای خودت بگرد خرید کن کتاب بخر غذا های خوشمزه و ...

چقدر با این خوشی هایی که میگی من فاصله گرفتم

چقدر با این خوشی هایی که میگی من فاصله گرفتم

چرا عزیزم برای همین با این جیزای بی ارزش فکرتو خراب میکنی من زنداییم بخلطر اینکه من از اون زودتر حامله شدم من و میبینه روشو اونور میکرد جواب سلامم نمیداد حالا من بدتر از خودش شدم جوری که حالا پشیمون و میخواد بهم نزدیک بشه ولی شاید باورت نشه ماهی یکبارم یادش نمیفتم

تا خدای بنده نواز هست به خلقش چه نیاز؟؟؟!! میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم  
خوشبحالتون  چقدر راحت بی تفاوت باشین . من اگر یکی بهم بی محلی یا بی توجهی کنه خیییییلیییی میرم ...

خب منم ناراحت میشم ولی بهترین کار اینه توام محل ندی بهش اصلا نگاهشم نکنی اونوقت خودش میاد سمتت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز