منم یبار یه مانتو گذاشتم واسه فروش.
یه آقایی میگفت من خیرم و واسه خانومای فقیر بیچاره لباس میخرم
هر روز میگفت مانتو رو نفروشیا میخامش فعلا سرم شلوغه سر فرصت میام میگیرمش.
بعد از یه هفته خسته شدم از دستش کلی فحشش دادم بعد پررو اومده میگه حالا چی شد مگه؟یکم بهم پیام دادیم حوصلمون اومد😕😑