من یه خاستگار سنتی برام اومده واقعا به دلم نشسته شاید چون زیاد شوخی میکردو میخندید باهاش استزس نداشتم راحت بودم همسنمه کار از اولی که درسش تموم شده رفته سرکار یه مشکلی که دارم اختلاف طبقاتیه ایشون پدرشون سرایدار مدرسه هستن و اونجا زندگی میکنن البته خودش کارش شهرستانه و ۶ روز هفته میگه الان که متعهد نیستم میرم سرکار تا بعد تایمشو ودست کنه که اونم دست خودشه به نظر شما اختلاف طبقاتی خیلی مشکل سازه؟ میتونم تحمل کنم ؟خودم پدرم کارمنده