من یه خاستگار سنتی برام اومده واقعا به دلم نشسته شاید چون زیاد شوخی میکردو میخندید باهاش استزس نداشتم راحت بودم همسنمه کار از اولی که درسش تموم شده رفته سرکار یه مشکلی که دارم اختلاف طبقاتیه ایشون پدرشون سرایدار مدرسه هستن و اونجا زندگی میکنن البته خودش کارش شهرستانه و ۶ روز هفته میگه الان که متعهد نیستم میرم سرکار تا بعد تایمشو ودست کنه که اونم دست خودشه به نظر شما اختلاف طبقاتی خیلی مشکل سازه؟ میتونم تحمل کنم ؟خودم پدرم کارمنده
مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده. بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:) goftino.com/c/BVamgS پیام بده😐 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/
شما شرایط مثل من بود.عزیزم قبول کن ماهم خیلی وضعمون بهتر از خانواده شوهرم بود.منم دودل بودم ولی دیدم شوهرم اتفاقا تو این شرایط بزرگ شده خیلی مستقل شده وکاری.باخودم گفتم منکه خودش کارش این نیست .جلو تر که رفتم واشنا شدم دیدم واقعاشغل ادما مهم نیست پدرم شوهرم واقعا خوبه اخلاقش بی انصافی به خودم میکردم که جواب منفی میدادم
بله دقیقا مشکل مالی و اختلاف شدید طبقاتی بود واینکه یه مدت همه چی خوب بود ولی بعدا ها پدرم کار نکرد و توقع داشت مادرم خرج بده
مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده. بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:) goftino.com/c/BVamgS پیام بده😐 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/