کل دخترای فامیل منتظر بودن داداشم بره خواستگاریشون ولی داداشم دلش روی همین زنه بود،بخدا بعد عروسیشون اونایی که دلشون میخاست بچه هاشون عروس ما بشن به مامانم گفتن کاشکی می اوردیش پسرتو خونه ما دوماد میکردی مامانم گفته دیگه پسرم زندگی میکنه باهاش نه ما،گذاشتیم خودش انتخاب کنه پیشنهادهای ما رو قبول نمیکرد
داداشت از غیبت همسرش استفاده کنه و بره شکایت کنه از همسر به علت خروج از منزل به مدت بیش از یک هفته بدون اجازه و هماهنگی همسر و به علت عدم تمکین
تنها راه همینه...به اون خانم هم نگه میخوام شکایت کنم وقتی ابلاغیه بیاد برای خانم ، خانم حسایگب کار دستش میاد که زندگی بازی نیست مسولیته...
برادرتون هم تو این فاصله تصمیم درست رو بگیره یا موندن با فضاحت و ابروریزی یا ...
[QUOTE=155575428] گفتم خب تکلیفشو روشن کن برو زن بگیر چرا اینقد غصه میخوری میگه دوسش دارم نمیدونم چکار کنم ...[/QUOبیاره😐😕
همین نقطه ضعف داداشته برا اون عروستون سواستفاده میکنه ازش چه بد پس بگو دوستش داری داداشم حقته هر چی به سرت بیاره
🤥😮😮😮😮😮😮
زنگ زد بهم خیلی بغض کرده بود میگفت من دوسش دارم یه راهی بهم بگو باهام خوب بشه همه چی واسش فراهم کردم نمیدونم چی میخاد دیگه،میگفت تو باهاش حرف بزن من گفتم من نمیتونم با همچین ادمی حرف بزنم بهم بی احترامی کنه مامانم میگه ما دخالت نمیکنیم ببینیم داداشم چکار میتونه بکنه تنهایی با این زن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
