چن روزی میشه وسایل و طلاها رو پس فرستادم و در آستانه ی جدایی هستم البته فرصت 1ماه برای فکر کردن دارم یه جورایی سردرگمم نمیدونم میخام چکار کنم تمومش کنم یا برگردم؟لطفا راهنمایی کنید🙏
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ،غلط..باختم جان درهوای او غلط کردم ،غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ،عبث.. ساختم جان را فدای او غلط کردم ،غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ،خطا..سوختم خود را برای او غلط کردم ،غلط... از برای خاطر اغیار خارم میکنی...من چه کردم کین چنین بی اعتبارم میکنی...روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو..گر بگویم گریه ها بر روزگارم میکنی...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
هیچ مادری از مرگ نمیترسد،بزرگترین ترس یک مادر از این است که فرزند خود را در این دنیا تنها بگذارد،در حالی که میداند هیچکس مثل او فرزندش را دوست نخواهد داشت ❤
دلایل اصلیم عدم تفاهم فرهنگی و فکری واینکه هیچکدوم امادگی ازدواج نداشتیم هر دو 20سال سن داشتیم با مشاور صحبت کردم اما کافی نیست هنوز نمیدونم با خودم چند چندم
بنظرم سن طرفت خیلی کمه واسه دختر شاااااید اوکی باشه ولی پسر تو این سن مسئولیت پذیر نمیتونه باشه اخه این تا الان مشکل بزرگش امتحانای ترمش بوده
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ،غلط..باختم جان درهوای او غلط کردم ،غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ،عبث.. ساختم جان را فدای او غلط کردم ،غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ،خطا..سوختم خود را برای او غلط کردم ،غلط... از برای خاطر اغیار خارم میکنی...من چه کردم کین چنین بی اعتبارم میکنی...روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو..گر بگویم گریه ها بر روزگارم میکنی...