سلام خانوما من یدونه خواهر شوهر دارم که خیییلی عقده ایه و برای همه بزرگی میکنه و توقعات بیجا از من داره و اگر برم خونه مادر شوهرم بشورمو و بسابم باهام مشکلی نداره ولی امان از روزی که خودم کار داشته باشمو نرسم کمک مادر شوهرم بدم چند روز پیش مادر شوهرم زنگ زدهبه شوهرم که به زنت بگو بیا بریم کمکش(خواهر شوهرم)میخواد خانواده شوهرشو دعوت کنه منم بدم اومد مگه من کوزتم یا کلفتشم که زن زده به شوهرم چرا به خودم زنگ نزده منم نرفتم حالا ازون روز خواهر شوهرم بهم بی منلی میکنه و با نفرت نگاهم میکنه نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم
اصلا به روی خودت نیار
دعوتم کرد رفتم خونشون بهم بی محلی کرد ۱۳ سالم ازم بزرگتره
اصلا بهش محل نده واست مهم نباشه
ببخشید ولی به درک بی محلی کنه مگه قراره خرجتو بده ک ناراحت بی محلیش باشی
اصلا محلش نذار
دیگه نرو خونشون
چه بی ادب که دعوت کرده بعدم بی محلی کرده
تو هم میومدی همینو بهونه میکردی دیگه نمیرفتی خونشون و باهاش حرفم نمیزدی
برام چایی و میوه نیورد منم سریع پاشدم به شوهرم گفتم بریم
همین فرمون برو جلو .محل نده
گلم فقد یه راه داره باهاش صمیمی نباش و قطع رابطه و دس از کزت بازی بردار خیلی راحت.اولش سخته ولی کم کم هر دوتاتون عادت میکنین
هیچی نگو اصلا انگار نه انگار,مثل خودش رفتار کن
خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.توی خونواده شوهر ن باید انقد کار کنی که اینجوری ازت توقع داشته باشن و شخصیتتو بشکنن نه ک خیلی شسته رفته باشه.حد تعادل
چ خواهر شوهر تنبلی وقتی نمیتونه مهمون دعوت نکنه
واقعا چقدر رو دادی ک وظیفت میدونن بهتره دیگه اصلا کمک مادرشوهرت هم ندی چون تا حتی اگه ی روز مریص شدن باز وظیفه تو میدونن شاید ی روز ادم حوصله نداشته باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
