سلام من قفل نکردم نی نی یار قفل کرد بعدم ترکید 😒
اینم ادامش
پارت اخر
اونا رفتن و من با یه دنیا سوال موندم ... ۱۲ روز دیگه عروسیم بود ولی ... روز بعد رفتیم دادگاه بابام نگامم نمیکرد طاها عکسارو نشون داد و دادگاه رای رو به اون داد جالبه نه ؟ میدونی من یه شبه سیاه بخت شدم طاها طلاقم داد و تفم تو صورتم ننداخت دانیال نیششو زد و ثابت کرد تو دنیا به هر کسی اعتماد نکنم
بعد طلاقم چه حرفا که پشتم نزدن ، عکسام پخش شد و ابروم رفت ، ما حتی از اون شهرم رفتیم جون جایی برامون نداشت ، عروسیم رویاهام به باد رفت ...
من یه دختر مطلقه شدم و جالب اینه دانیال گزاشت عقد کنم بعد نیش بزنه که مطلقه شم ... نامرد بی معرفت ... من با نزدیک ۲۱ سال سن یه دختر مطلقم بابام مثه اول نیس مامانم پیر شده ، هیشکی محل سگم بهم نمیزاره می دونم دیگه ازدواج نمی کنم . دانیال ازدواج کرد و طاهاهم مشغول کارشه دوستم میگم قراره بره خواستگاری یه دختر خووووووب نجیب و اصیل نه مثه من بخت برگشته
تو این داستان من ضرر کردم فقط
پسری مقل طاها براش دختر ریخته
کاش برگردم به روزی که شماره بهم داد شمارشو بگیرم بندازم زمین با پام لهش کنم ... ولی افسوس که نمیشه ...
کاش هیچ وقت نمی دیدمش کاش ...
قصد دارم درس بخونم هر چند رویاهام به فنا رفت و دیگه ادم اول نمیشم ...