درسته مهربونم از ظالم اونورتر من سیدم خیلی اذیتم میکنن بخاطر اینکه کلا طرفدار اسلام و حجاب نیستن
یه موضوع دیگه... من اهل سنت هستم و بابت این مساله شکنجه م میکنن... خودشون مذهبی نیستن ولی جالبه نوبت به من که میرسه میگن که سنی سید نداره... تواین سه ونیم سال سه نفر از خانواده مادرشوهرم فوت کردن و خود مادرشوهرم دستش علیل شد و برادرشوهرم یه نوع سرطان پوست گرفت که مو برعکس رشد میکنه داخل بدنش میره.. . اما به جای اینکه بگن اینا عاقبت ظلم هاییه که به ما کردن، باز به من میگن تو شومی از وقتی تو اومدی بلامصیبت سرمون اومده
حالا یه چیز جالب بگم دقیقا شب عروسی برادرشوهرم سردار سلیمانی رو شهید کردن و از چندروز بعدشم مشخص شد کرونا تو دنیا اومده...به شوهرم گفتم مادرت به من این حرفومیزد پیش همه بهم میگفت شوم.. خدا خواست و شب عروس پسر عزیزکردش، همه ملت ایران عزادار شدن و بعدشم همه دنیا عزادار شدن بخاطر کرونا
هی خواهر اینجوری یکم دلمو خوش میکنم که تنها نیستم خدا هست
شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد میزند: عاشقتم♥💍🙊🙈. که را ببینم وقتی هرجا را مینگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید میاندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.