2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

747 بازدید | 90 پست

سلام دوستان من عضوجدیدهستم ۱۶سالمه ومتاهل هستم (الان عقدم)باخانواده شوهرم نمی تونم کناربیام خیییییییلی زورمیگن شوهرمم ب حرف اوناست دیگه خسته شدم چیکارکنم؟مادرشوهرم طبقه اوله برادرشوهرم طبقه دوم ی شب برادرشوهرم مهمون داشت من نرفتم کمکشون بعدشوهرم ک اومددنبالم کلی حرف های بدبهم زدمنم وقتی رفتم اونجا نشستم ودست ب سیاه وسفید نزدم البته کاری هم خیلی نداشتن فقط چایی وشیرینی میدادن بعدک مهمونی تموم شد مادرشوهرم گفت چرا امشب ناراحت بودی؟گفتم همینطور چیزی بهش نگفتم ..

فرداشبش شوهرم اومد خونمون نیم ساعت باهام دعواکرد وگفت نمیخوامت ومیخوام طلاقت بدم مامانش کلی درباره من بهش بدوبی راه گفته این یکیشه مادرشوهرم خیییییلی بده چیکارکنم؟؟

بذار طلاقت بدن😒😒مسخره ها

دنیا جای خوبی میشه   وقتی آدم های فهمیده کار بد دیگران رو تذکر بدن.اگر عمقی نگاه کنیم میبینیم مقصر این همه ظلم و بدبختی و فقر و جنگ فقط آدم بد ها نیستن بلکه اتفاقا آدم خوب هایی که بدی رو دیدن و سکوت کردن باعث و بانی اصلی مشکلات دنیا هستن. بیاید از این به بعد خودمونو مسئول تر بدونیم و با ایمان پیدا کردن به نقش خودمون توی زیبا شدن دنیا و با تلاش خودمون اوضاع رو بهتر کنیم.                   سکوت در برابر ظالمان، مشارکت با آنان است.(آیه ۱۶۵ سوره اعراف)                                                             امام جواد(ع):هر کار زشتی را تحسین و تأیید کند،در آن کار شریک است.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مگه قحطی شوهر بود ۱۶ ازدواج کردی

من ۱۶ سالم بود تو خونه هیچ کاری نمیکردم

الانم ۲۳ سالمه مجردم

چه خبرهههههه اینقد زود

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..

ولی شدیدا خوشم اومد که کوتاه نیومدی اینجا خانمای ۳۶ساله گوش به فرمان شوهر و خانوادشن شما تو این سن زیر بار نرفتی خیلی حرفه

دنیا جای خوبی میشه   وقتی آدم های فهمیده کار بد دیگران رو تذکر بدن.اگر عمقی نگاه کنیم میبینیم مقصر این همه ظلم و بدبختی و فقر و جنگ فقط آدم بد ها نیستن بلکه اتفاقا آدم خوب هایی که بدی رو دیدن و سکوت کردن باعث و بانی اصلی مشکلات دنیا هستن. بیاید از این به بعد خودمونو مسئول تر بدونیم و با ایمان پیدا کردن به نقش خودمون توی زیبا شدن دنیا و با تلاش خودمون اوضاع رو بهتر کنیم.                   سکوت در برابر ظالمان، مشارکت با آنان است.(آیه ۱۶۵ سوره اعراف)                                                             امام جواد(ع):هر کار زشتی را تحسین و تأیید کند،در آن کار شریک است.

این قضیه مال چندماه پیشه باهم آشتی کردیم امادوباره دیروز دعوامون شد شب جمعه بهش گفتم فردابریم شهرباز ونریم باغ مامان وبابات گفت باش بعدامروزم باباش گف بیابریم گفت نمیام خوابیدیم تاظهرخونه مادرشوهرم واونام صبح ساعت۹رفتن باغ بعدظهرمناصدازد ک بریم گفتم مگه قرارنشدبریم شهربازی گفت من میخوام برم باغ زنگ زدپسرخالش اونم آماده شد وباهم رفتن منم گذاشت خونمون الانم باهم قهریم اصلا انگاری منادویت نداره😢

من مادر بزرگ هفتاد سالم هم تو این سن ازدواج نکرده که شما ازدواج میکنید !

دقیقا چه خبرتونه!

از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمی‌مونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و‌ توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!
مگه قحطی شوهر بود ۱۶ ازدواج کردی من ۱۶ سالم بود تو خونه هیچ کاری نمیکردم الانم ۲۳ سالمه مجردم چه ...

وا همه ک یکی نیستن عزیزم منم ١۶ ازدواج کردم الانم ٢٣ سالمه خیلی هم خوشبختم

هیچکس من نیست و این قدرت منه💪تآج👑روسَر مَنِع توچِرا گِرِفتی فآزِپآدِشآیی😉
این قضیه مال چندماه پیشه باهم آشتی کردیم امادوباره دیروز دعوامون شد شب جمعه بهش گفتم فردابریم شهرباز ...

😑

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
این قضیه مال چندماه پیشه باهم آشتی کردیم امادوباره دیروز دعوامون شد شب جمعه بهش گفتم فردابریم شهرباز ...


این مردا دقیقا فازشون چیه زن میگیرن اونوقت یاد شلنگ تخته انداختنشون میفتن؟ خب میخوای زن بگیری کلفتیتو کنه روز اول بگو دختر بیچاره فک نکنه آدمی مردک

ببرش ی مشاور درس حسابی منم یکیو می شناسم اگ.بخوای..اگ درس شد ک شد اگه نشد طلاق بگیر که این اول بدبختیاته



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز