2777
2789
عنوان

رفتم گواهی عروس میاید ی لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 5146 بازدید | 122 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالم از این کار بهم میخوره توهین ب دختره ..من نامزدی هم قبلا داشتم ولی شوهرم جرات نداشتن بگن این گار ...

👌🏻

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم برای سلامتی و حال خوب پدر و مادرم یک صلوات مهمونم کنید منم حتما لایکم کنید برای شما میفرستم ممنون از انرژی خوبتون  

وا من چقد خل بودم خدایا😂قبل شوهرم یه دوست پسر داشتم خیلی خیلی دوسش داشتم رابطه داشتیم ولی نه در اون حد من فک میکردم دیگه پرده ندارم به شوهرمم گفتم همه چیو چون قصدم نبود دروغی در کار باشه😂اونم حالا باور نکرد یا هرچی گفت مهم نیس البته یکی از دلایلش این بود ک دلم با شوهرم نبود اوایل با اینکه انتخاب خودم بود😂دفعه اول  رابطه چنان خون اومد ک‌نگو😂نمیدونم چرا از اول بکارت برام مهم نبود

اخرش 
من یه جایی عروسی رفتم رسم دستمال داشتن فردای عروسی دستمالو نشون دادن خیلی خیلی وحشتناک خونی بود انگا ...

مال منم همونقدر اومد.شاید باورت نشه یک چهارم پتو کاااامل پر از خون شد.مُردم و زنده شدم

یه روز خوب میاد...
چرا انقدر تحقیق کرده

من تو بچگی برام اتفاق بدی افتاده

بعد وقتی قرار بود رابطه داشته باشیم کلی تحقیق کرد

بعدشم گف تا نری دکتر مشخص نکنه ک از بچگی اسیب بهت رسیده (منظورش بکارت نبود اسیب کلی)من کاری نمیکنم ک بدنت داغون شه 

منم میترسم برم دکتر


مطمئنم منم یه روز پولدار میشم،شاید بپرسی چطوری که باید بگم ممنون تو چطوری؟                                              من فقط دوکاربری با نام شکلات فرانسوی دارم،شکلات_فرانسوی و شکلات__فرانسوی،اون شکلات___فرانسوی (با سه خط فاصله) مال من نیست،پس لطفا نپرسید که اون تاپیکا رو تو زدی؟نه من نزدم
چه متمدنه همسرت

تو این نظر خیلیی فهمیدست

مطمئنم منم یه روز پولدار میشم،شاید بپرسی چطوری که باید بگم ممنون تو چطوری؟                                              من فقط دوکاربری با نام شکلات فرانسوی دارم،شکلات_فرانسوی و شکلات__فرانسوی،اون شکلات___فرانسوی (با سه خط فاصله) مال من نیست،پس لطفا نپرسید که اون تاپیکا رو تو زدی؟نه من نزدم

ای خدا باز از این تاپیکا دیدم داغ دلم تازه شد من انقدر می ترسیدم  همش فکر میکردم پردم یجوریهه باید عمل بشه خلاصه عقد کردیم به شوهرم گفتم بیا بریم گفت عمرا بیام به مامانم گفتم گفت با شوهرت برو اخرش به مادرشوهرم گفتم اونم نمی اومد  بازور راضیش کردم اقا رفتیم معاینه شدم دکتر مادرشوهرمو صدا کرد تو داشت گواهی مینوشت گفت عروس خانومتون خونریزیش خیلی کمه درحد چن قطره مادرشوهرم گفت مهم نیست ترس خودش نبود نمی اومدیم موند موند شب عروسی شد من فرداش خونریزی تقریبا زیاد داشتم تا یه هفته طول کشید هی میگفتم عه دکتره گیجه ها چجوری میگفت دوسه قطره اقا چشمتون روز بد نبینه رفتیم دکتر معاینه کرد گغت عزیزم بدنت پاره شده سه تا بخیه میخوای چیکار کردی با خودت سه تا بخیه تپل با بیحسی تو  مطب نوش جان  کردم چهارسال پیش سیصدو پمجا گرفت بجز ویزیت اومدم سه ماه طول کشید تا ترسم بریزه بذارم شوهرم بیاد سمتم 😂😂😂انگار زایمان  کرده بودم قشنگ خوابیدم 

خدایا مواظبمون باش و بلاھایے کہ بہ فکرمونم نمےرسہ سرمون نیار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792