2777
2789

یه کارتون یا انیمیشن خوشکل 

نگین بچه شدی☺

❤اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم❤برای براورده شدن آرزوهامون یه صلوات ازته دل آمین یا رب العالمین💚

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

لوراکس😍

چگونه اژدهای خود را آموزش دهید.(سریالش هم با اسم اژدها سواران و کنام اژدها موجوده)

https://t.me/zhaazh_khaa  کانال تلگرامم⁦✍🏻⁩ «مرد را انسان معنی می‌کنند و زن را مونث؛ و هرگاه زنی مثل انسان‌ها رفتار کند، می‌گویند از مذکر تقلید کرده است.» سیمون دوبووار♀️=♂️پاترهد🧙🏻فدایی قلم به دست یعقوب لیث صفاری، حکیم ابوالقاسم فردوسی، علامه دهخدا و دکتر معین📝«بزار» نه و «بذار» (عکسا رو میگم)❌ مرگ ‌بر هکسره🤬 حمایت از راجع‌به_نه راجب_✌🏻

زوتوپیا

  دیدم همه تو امضاهاشون صلوات گذاشتن ، منم میفرستم ؛ حالا واسه سلامتی پسر کوچولوم صلوات ، نویدرضای دوست داشتنی مامان ،زن قوی ای هستم و از پس هر مشکلی برمیام ، یه بار یه عزیزی بهم گفت دنیا به تو میبازه ولی تو به دنیا نمیبازی

هتل ترانسیلوانیا ۱،۲،۳ خیییلی قشنگه 

۱۴۰۲/۵/۱۳.......☘️☘️☘️ای انکه دوست دارمت اما ندارمت 😔🥀   برسینه میفشارمت، اما ندارمت😔🥀   ای آسمان من که سراسر ستاره ای 😔🥀   تا صبح میشمارمت، اما ندارمت😔🥀  در عالم خیال خودم چون چراغ اشک 😔🥀  بر دیده میگذارمت، اما ندارمت😔🥀  میخواهم ای درخت بهشتی، درخت جان 😔🥀  در باغ دل بکارمت، اما ندارمت😔🥀  میخواهم ای شکفته ترین مثل چتر گل 😔🥀 بر سر نگاه دارمت، اما ندارمت 😔🥀

١٢ پرنسس 

😄

چشمات با من رفیق جون جونیه ببین چه بارونیه😭ای وای اگه ما همو پیدا نمیکردیم😔امشب میخوام دیوونه بازی کنیم خدا رو راضی کنیم😃بذاره با هم همه دنیا رو بگردیم😍انقد عاشق شدن عین خود آزاریه من مریضت شدم وقت پرستاریه😤قلبم از دست رفت آخه چه اصراریه😠درد و درمونمی تو خود جونمی عشقم 😉😘

سیندرلا

سفیدبرفی


دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خیلی دلم گرفته

568 | 6 ثانیه پیش

بیاید

ccccb | 15 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز